محمد حشتمی خواننده پاپ با بیان دغدغه های خود در حوزه موسیقی گفت: تاکنون به دلایلی نظیر محدودیتهای تعریف شده از طرف تهیه کننده کارهایش، وقفه های ایجاد شده در فعالیتهایش، هزینهها و عدم بازگشت سرمایه کنسرت رسمی نداشته است.
وی برخلاف آنچه تصور میشود، کارشناس مهندسی شیمی است اما با این حال رشته مهندسی نتوانسته راه ورود او به هنر را سد کند تا جاییکه بهمن ماه 1381 با خواندن ترانه "آرزو" رسماً وارد فضای حرفهای موسیقی شد
صدای جذاب و کارهای محبوب این خواننده نسل جوان باعث شد تا گپی هر چند کوتاه را جهت دلایل ورودش به موسیقی و فضای حاکم بر این عرصه، با وی داشته باشیم.
حشمتی برخلاف چهره جدیاش، فردی مهربان است و با کمال صبر پا به پای سؤالات ما پپیش میآید و لبخند از لبانش برداشته نمیشود.
خواننده ترانه "اذان می گویند" ابتدا درباره چرایی حضور یک مهندس شیمی در عرصه موسیقی اظهار کرد: پیش از ورود به عرصه حرفهای موسیقی در محافل مذهبی خوانندگی (مرثیه خوانی) میکردم اما در آن سالها فردی به نام آقای اکبر آزاد که ترانههای بسیاری سروده و شاخص آنها "آسیمه سر" که با صدای محمد اصفهانی است، پیشنهاد خوانندگی به من دادند.
وی افزود: آقای آزاد از دوستان صمیمی محروم پدرم بودند و صدای من را هم چندین بار در محافل مذهبی شنیده بودند؛ اما با توجه به اینکه 18 سال سن بیشتر نداشتم در برابر پیشنهاد او مقاومت کردم.
این خواننده پاپ با بیان اینکه بعد از گذشت چند سال بار دیگر چنین پیشنهادی از سمت ایشان مطرح شد، ابراز کرد: مرحوم پدرم گفتند که امتحان این پیشنهاد ضرری ندارد، لذا به اتفاق پدرم و آقای آزاد به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و نزد آقای مهندس فریدون خوشنود رفتیم که البته تا آن زمان نمیدانستم که آقای خشنود استاد موسیقی هستند.
خوانده "شیشه و سنگ" عنوان کرد: آقای خوشنود از من خواستند تا بخوانم و من هم اطاعت امر کردم. بعد از اینکه چند قطعه از من شنیدند فوراً با استودیو پاپ هماهنگ کردند تا صدای من را در محیط استودیو هم بشنوند.
وی سربلند بیرون آمدن از این آزمون را باعث مباهات خود دانست و اذعان کرد: به هر حال وقتی یک آهنگساز قدیمی تشخیص میدهد که یک صدا برای خوانندگی مناسب است حتماً باید روی حرف او حساب کرد.
وی در ارتباط با مقوله آهنگسازی و ترانهسرایی نیز عنوان کرد: آهنگی نساخته و ترانهای هم تا حال حاضر نداشتهام اما با این حال علاقهام به ترانه سرودن است و از این جهت گاهی دست به نوشتن شعر میبرم.
او در پاسخ به این سؤال که گویا اشعاری از حداد عادل رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و استاد علی معلم را در قالب آلبومی مجزا انتشار دادیهاید، پیش از هر چیز نحوه آشنایی شما با این چهرههای سیاسی و ادبی چگونه بود؟، گفت: من با آقای حداد عادل هیچ آشنایی ندارم؛ شعر ایشان را آقای خشنود پیشنهاد کردند و از آن جهت که تصور میکردم برای امام زمان (عج) سروده شده اجرای کار را قبول کردم.
او افزود: هیچ نیت سیاسی در اجرای این اثر نداشتم اما با این حال بعدها متوجه شدم که ایشان این شعر را برای مقام معظم رهبری سرودهاند؛ حتی کلیپی از این شعر هم ساخته و یک بار پخش شد.
وی درباره آشناییاش با علی معلم هم گفت: ایشان از دوستان قدیمی مرحوم پدرم بودند و الآن مدتهاست که ارتباطی با ایشان ندارم. مفتخرم که دو قطعه از شعرهای این استاد ارجمند را به نامهای "شهریار" و "جمعهها" را در آلبوم "آمدهام"
استفاده نموده ام.
محمد حشمتی که در حال ضبط آلبوم جدیدی است، در خصوص اسم این آلبوم بیان کرد: هنوز پیشنهاد اسم آلبوم را به آقای خشنود نداده ام ولی دوست دارم اسم این آلبوم، عنوان یکی از ترانههایی باشد که در آلبومم وجود دارد و نام آن "آگه بگی دوست دارم" و ماکتش اجرا شده است.
خوانندههای مورد علاقه حشتمی آنهایی هستند که وسعت و تکنیک صدای بالایی دارند و اشعار را با احساس بالایی میخوانند نظیر محمد اصفهانی، محمد علیزاده، حامی، علیرضا افتخاری و فریدون آسرایی و از سنتیها هم بیشتر به همایون شجریان و علیرضا قربانی و همین طور سالار عقیلی علاقمند است.
محمد حشمتی در مورد آخرین کنسرتی که به دیدن آن رفته است، گفت: سال 92 کاری که شاید نتوان ان را کنسرت نام نهاد اما در قالب تاتری موزیکال از آقای محمد رحمانیان به نام "روزهای آخر اسفند" به روی صحنه رفت مشاهده کردم که قطعات موسیقیایی استفاده شده در آن مربوط به دهه 70 میلادی همچون گروه بیتلها بود و بسیار آن را پسندیدم.
با این حال، متاسفانه این خواننده پاپ تاکنون به دلایلی نظیر محدودیتهای تعریف شده از طرف تهیه کننده کارهایش، وقفه های ایجاد شده در فعالیتهایش، هزینهها و عدم بازگشت سرمایه، کنسرت رسمی نداشته است و بیشتر فعالیتهایش معطوف به اجرا برخی از سازمانها و همچنین تهیه 16 آلبوم موسیقی هایی با عناوین "اذان می گویند" (شب نمناک) "خونه خورشید" " خدا چرا عاشق شدم" " آمده ام" "غزل عاشورا" و " زندگی یه انتخاب" شده است.
گفتوگو از سپیده مغفرتی