
به گزارش خبرنگار تابناک در استان فارس، بازار گل در فارس این روزها بیش از آنکه بوی عطر و طراوت بدهد، بوی آشفتگی میدهد؛ آن هم در آستانهی روز مادر، زمانی که مردم با جیبهای خسته و توان اقتصادی محدود تنها میخواهند دستهگلی ساده برای عزیزترین فرد زندگیشان تهیه کنند.
اما در چنین شرایطی، قیمت گلهایی چون رز، لیلیوم و ژربرا ظرف چند روز چنان جهشی کرده که ویترینها بهجای یادآور عشق و مهر، تبدیل به نمادی از فشار اقتصادی و بیمنطقی بازار شدهاند. گویی پشت این رنگها و رایحهها بازیای ناپیدا جریان دارد؛ بازیای که هیچکس پاسخش را نمیدهد و بار سنگینش هم بر دوش مردم نشسته و هم گلفروشان.
گلفروشان اعتقاد دارند مشکل تنها پشت ویترین نیست؛ مشکل اصلی از پشتپردهی بازار گل آغاز میشود. فضای خرید گلفروشان از بازار عمدهفروشی به جایی رسیده که برخی فروشندگان مجبورند با قیمتهایی نسبتاً «دست بالا» خرید کنند. آنها معتقدند که حریمی نانوشته در بازار گل شکل گرفته؛ حریمی که ورود و خروج قیمتها در آن شفاف نیست و همین باعث میشود فروشنده خردهفروشی برابر افزایشهای لحظهای و بیمنطق، دست بسته بماند.
وقتی قیمت گل در بازار عمدهفروشی ناگهان بالا میرود، آنها چارهای جز افزایش قیمت ندارند. این حلقهی فشار از بالا شروع میشود.» اما مردم و فروشندگان هر دو میپرسند: این «بالا» دقیقاً کجاست و چه کسی پاسخگوست؟
در چنین شرایطی، زمزمههایی در میان گلفروشان به گوش میرسد. برخی از آنان در گفتوگوهای خود اشاره میکنند که اگر وضعیت نظارت و قیمتگذاری اینگونه ادامه پیدا کند، ممکن است مجبور شوند برای مدتی بهجای خرید روزانه از بازار گل، رویکرد دیگری در پیش بگیرند؛ شاید محدود کردن خرید، شاید کاهش موجودی، شاید انتخاب مسیرهایی که از افزایش غیرمنطقی قیمتها جلوگیری کند. تصمیمی که البته کاملاً به اختیار خود آنان است، اما نشان میدهد وضعیت بازار تا چه اندازه برای فعالان صنف هم غیرقابل تحمل شده است.
از سوی دیگر، شهروندان فارس نیز در واکنش به این جهش قیمتها ابراز نارضایتی کردهاند. برخی معتقدند وقتی هیچ نهاد ناظری پاسخگو نیست و افزایش قیمتها به سادگی توجیه میشود، مردم خود بهترین داور رفتار بازار هستند. این که چگونه و از چه کسی خرید کنند، یا حتی برای مدتی خرید را به تعویق بیندازند، یک انتخاب شخصی است؛ انتخابی که بهنظر میرسد با هر بار گرانی ناگهانی، جدیتر مطرح میشود.
آنچه امروز در فارس شاهد آن هستیم، تنها گرانی گل نیست؛ بلکه فرسایش اعتماد عمومی است. وقتی گل — نماد عشق، مهربانی و مناسبتهای پاک — به کالایی تبدیل شود که هر روز با نرخ دیگری عرضه میشود، طبیعی است که افکار عمومی بهدنبال راهی برای واکنش باشند. چه فروشنده و چه خریدار، هر دو به نقطهای رسیدهاند که باید تصمیم بگیرند چگونه در برابر این آشفتگی اقتصادی رفتار کنند. و این تصمیم، همانطور که خودشان تأکید میکنند، کاملاً انتخاب شخصی و مستقل آنهاست.
در نهایت، یک پرسش همچنان باقی است: چرا در استانی که خود یکی از قطبهای تولید گل است، باید این سادهترین کالای غیرامنیتی و غیرتخصصی تا این حد بیصاحب بماند؟
اگر نظارت واقعی وجود دارد، چرا کسی آن را حس نمیکند؟
انتهای پیام/