بدترین شکل سیاستزدگی در قالب سیاستزدایی بروز میکند.
این یعنی افراط و رادیکالیسم در سیاستگرایی موجب میشود دلزدگی جامعه از سیاست منجر به انفعال طیف وسیعی از مردم صنفی بشود.
کاهش هزینه فعالیت اجتماعی شرط اول جامعه مدرن مدنی ست، وقتی که مطالبات اجتماعی انگ سیاسی نگیرند اما هر اکت اجتماعی یک فعل ماهیتاً سیاسی ست.
سیاست علم مدون اداره اجتماع است و از زمان افلاطون سیاست برای اجتماعی کردن مردم برنامه معلوم داشت.
مشکل از جایی شروع میشود که بالا رفتن هزینه افعال و اعمال اجتماعی آن را وارد تعریف سیاست عمومی میکند.
ما در کشوری زندگی میکنیم که جرم سیاسی یک تعریف کاغذی دارد و با استعانت از خلاء قانون عملی جرم سیاسی جرم امنیتی نامیده میشود.
بغی فقهی پاسخ مناسبی به رفتار منتقد سیاسی نیست زیرا در تعریف جامعه مدنی تفاوت فاحشی بین نافرمانی مدنی و اطاعت رعیت از حاکمیت وجود دارد.
اشکال در شفاف سازی این مفاهیم و درک نادرست در مورد قسمتی از مدیریت جامعه که از سوی مالک اصلی به مردم واگذار شده موجب میشود نتوانیم بفهمیم سیاستزدایی تمرد از فرمان الهی در مشارکت مردمی در سیاست اجتماعی ست.
متاسفانه با ورود سیاست امنیتی و افراطی در تمام ابعاد جامعه امروزی ما شعار سیاستگریزی با صورتک جذاب روشنفکری به سیاستزدایی کشیده شده است.
در یک جامعه ماهیتاً سیاسی که تمام جریانات تاریخیش از سیاست مبدأ میگیرد، سیاستزدگی با ترویج سیاستزدایی اتلاف نظر فعالان صنفی را تعقیب میکند.
انحراف از مسائل مستقیم سیاسی-اجتماعی موجب میشود نوعی دلمشغولی و سرگرمی سیاسی جای رفتار با سیاست اجتماعی-صنفی را اشغال کند.
این درست مثل آن است که جوانان ما به جای ورزش کردن به تماشای ورزش فوتبال خارجی علاقمند شوند این جابجایی انرژی و علاقه همان سیاستزدایی تفریطی ست.
«به ما چه» دیکته زیبای انشای «به شما چه» است که دکترین انحصار اداره اجتماع تبلیغ میکند!
وقتی فرد صنفی سیاسی نبودن را موجب چابکی رفتار و مشی جنبش اجتماعی میداند.
انحصار سیاست به نیروی حاکم موجب میشود نه به سیاست حاکم، به جای انتقاد، بغی نامیده شود.
ما در جامعه به شدت سیاست زده پزشکی درگیر اتفاق عجیب انفعال قشر پزشکی جوان هستیم که از سیاسی شدن منع شده است و این مخالف دستور شریعت و هم مدنیت است.
ما باید از افراط سیاستزدگی و تفریط سیاستزدایی به میانهی از عقلانیت صنفی-مدنی برسیم که یک لیدر صنفی-سیاسی بتواند سیاست مؤثر صنف را به دستاوردهای مدنی راهبری کند.
تا وقتی سران صنف پزشکی سیاسیترین اشخاص حقوقی کشور با سبقه تماماً سیاسی باشند، فعل صنفی منتقد و مطالبهگر یک امر مخدوش در حقوق سیاسی ست.
انتهای پیام/*