به گزارش خبرگزاری تابناک مرکزی آداب و رسوم بسیار جالبی از گذشته های بسیار دور در کزاز بوده و هست که خود نمایانگر ارزش والای انسانی در این خطه از خاک میهن عزیزمان ایران است. یکی از رسوم زیبای مردم کزاز مراسم عروسی است که خیلی زیبا ، جالب و منحصر بفرد برگزار می شود، که در این مقال نمی گنجد و برای معرفی آن باید بطور مفصل به آن پرداخت.
بازیهای
بومی محلی در کزاز هم مختص همین روستا است و مشابه این بازیها کمتر در جاهای دیگر دیده
شده است. ولی پرداختن به معرفی این بازیهای
سنتی زیبا را به بعد موکول میکنیم، چرا که بحثی که امروز به آن خواهیم پرداخت زبان
و لهجه ی شیرین کزازی می باشد.
لهجه
کزازی فارسی آمیخته به لری است
باید
خاطر نشان ساخت که مردم کزاز لر نیستند ولی همجواری با شهرهای لر نشین مثل ازنا ، الیگودرز ، بروجرد و ملایر تأثیر بسزایی در آمیخته شدن زبان مردم با لری داشته است، مردم کزاز
نمی توانند لری صحبت کنند و لری لرستان را به سختی متوجه می شوند.
لهجه کزازی این روزها حال خوشی ندارد زیرا بسیاری از کلماتی که تا چند سال پیش استفاده
می شد الان دیگر کاربردی ندارند و کلمات فارسی جایگزین آن شده است.
رسانه
ها و بخصوص تلویزیون باعث شده است که نسل جدید مردم کزاز با کودکان خود فارسی رسانه
ای یا به قولی تهرانی صحبت کنند که اگر همین طور پیش برود تا چند سال آینده لهجه کزازی
از بین خواهد رفت.
مردم
می توانند به کودکان خود کلمات قدیمی را یاد بدهند تا این لهجه شیرین فراموش نشود.
تعدادی
از کلمات فراموش شده لهجه کزازی که دیگر کمتر کسی از این کلمات استفاده می کند.
ایلواره
(eilvarah)= فک
کینمرک
(kinemerk)= آرنج
دن
(don)= دهن
می
سر (mi sar)= موی سر
کلوک
(kallok)= انگشت
پت
(pet)= دماغ
مرژنگ
(merjheng)= مژه
ملوچه(malocha) = گنجشک
میریج
(mirij)= مورچه
شی
موگوی (shi mogoy)= چه می گویی
دوش
اوی(dosh eoy) = پارچ آب
بلومون
(balomon)= حسابی بخور
مگز
عسل (magaz e asal)= زنبور عسل
میش(mish) = موش
کاسه
پشت(kassa posht) = لاکپشت
سیل
کن(seyl kon) = ببین
ووریس(vooris) = پاشو
بل
اینچن (bal einchen)= بزار اینجا
کیچه
(kicha)= کوچه
مله
(mala)= محله
ترکتول
( taraktol)= تراکتور
خفتیده
(khoftidah)= خوابیده
انگیر(angir) = انگور
چقزله
(cheghzelah)= مقداری
چوقولی(chogholi) = فضولات پرندگان مثل مرغ
لاس(las) = پهن گاو
تنیر
(tannir)= تنور
ولا
کردن(vela kerden) = پهن کردن
گرکمه
(gerkemah)= سفت و متراکم شده
درخت
سرنجه(darakht e serenja) = درخت سنجد
آلو
گوشواره (alo goshvarah)= آلبالو
نشک
(neshk)= عدس
یه
خوردله(ye khordelah) = ذره ، کمی
گنم(gannem) = گندم
په
شی موکنی (pa shi mokoni)= پس چیکار می کنی
نیسون
(neyson)= دریاچه کزاز که خشک شد
قاشقلاغ(ghashghelagh)= مرغابی
قلاغ
(ghelagh)= کلاغ
قلاغ
جره (ghelagh jorrah)= زاغ
چسنه
(chosenah)= سوسک
گلمد(golmad) = گل محمد
بیاقن
(biaghon)= پر کردن و سفت کردن
آقسونن
(aghessonen)= سفت کردن گونی کاه
درآغل
(daraghel)= بیرون از خانه ، کوچه
آغل(aghel) = حیاط خانه
ننه
دایی (nana daei)= مادربزرگ مادری
ننه
قا (nana gha)= مادربزرگ پدری
خیسیره
(khisirah)= مادرشوهر ، مادر زن ، پدر شوهر ، پدر زن
آجی
(aji)= آبجی
گالش(galesh) = نوعی کفش لاستیکی مردانه
اورسی(oressi) = کفش پاشنه بلند زنانه
جوراب
(jorab)= گیوه
قرلی
(gherelli)= گرد ، دایره
متکا(motaka) = بالش
تکه
پشتی(taka poshti) = پشتی
آلاسگا
(alasga)= نوعی بستنی
نون
تبه ای(non tebaei) = نونی که روی تابه پخته میشد
نویسنده
: حسین شاهرخی