برگزاري برنامه هاي متنوع فرهنگي هنري در قالب جشن ها،گردهمايي ها،نشست ها و حتي بازي هاي جمعي و محلي باعث ايجاد همدلي و نشاط اجتماعي در جامعه مي گردد.
گسترش اين نوع برنامه ها در بين عموم مردم در شهري چون يزد مي تواند زمينه افزايش نشاط اجتماعي را در جامعه فراهم سازد. اينکه همه افراد خود را ملزم به استقبال از برنامه هاي فرهنگي هنري نمايند نشان دهنده وجود شادي در بين افراد است که همين امر در حوزه وسيع تر و به مرور زمان توسط افراد به جامعه منتقل مي شود.
به نظر مي رسد بايد بين شادي و نشاط تفاوت قائل شد؛ چراکه به گفته روان پزشکان شادي يک هيجان با تظاهر بيروني و گذراست ،اما نشاط يک احساس دروني است که پايدار و بادوام است.
ايجاد نشاط اجتماعي در بين شهروندان و شکل گيري اين احساسات مثبت ميان مردم از طريق برگزاري برنامه هاي فرهنگي و هنري موجب مي شود تا همبستگي و همدلي ميان آنان افزايش يابد. ايجاد احساس همدلي و همراهي مردم در جامعه يعني شکل گيري يا تقويت اعتماد اجتماعي که از عناصر اصلي سرمايه اجتماعي و شاخص هاي توسعه اجتماعي در هر کشور محسوب مي شود.
از ديگر سو وجود شادي و نشاط اجتماعي در يک جامعه از ديدگاه علوم و افراد متخصص در حوزه هاي مختلف، از نشانه هاي يک جامعه سالم است و نبودن نشاط و شادماني مساوي با بروز عواملي چون افسردگي، انفعال ، انحرافات متعدد فردي، جمعي ، فرهنگي و... است.
البته در اين يادداشت قصد اثبات وجود افسردگي و يا عدم نشاط اجتماعي در يزد را نداشته، بلکه تلاش بر اين است تا با مرور يک سري از مقوله هايي که تاثير زيادي در افزايش نشاط اجتماعي دارند، جامعه را ترغيب کنيم تا به سمت افزايش و حفظ نشاط اجتماعي گام بردارند و ناگفته نماند ايجاد نشاط اجتماعي تنها يک مقوله دولتي يا سازماني نيست که فقط از مسئولين انتظار برآوردن آن را داشته باشيم ، بلکه تلاش هاي فردي و گروهي شهروندان و مراکز غير دولتي نيز در اين زمينه موثر است. درواقع نشاط اجتماعي برآيند سبک زندگي انسانهاست .
ژان کازنو معتقد است : « ثمره واقعي و قابل مشاهده کوشش انسانها در زندگي اجتماعي، فرهنگ ناميده مي شود.» درواقع فرهنگ مجموعه منسجمي از ايده ها، ارزشها،هنجارها،نمادها وآداب و رسوم است که فرد به واسطه دريافت و تطبيق خود با آنها امکان مشارکت در زندگي اجتماعي را مي يابد.
فرهنگ و سبک زندگي ما يزدي ها از گذشته تا به حال به نحوي بوده است که در بين علايق روزمره ما شادي هاي گروهي و جمعي ، موسيقي و از اين دست برنامه ها کم رنگ تر بوده و شايد به همين دليل است که يزد فقط در يکي دو شهرستان (ابرکوه و خاتم ) موسيقي محلي و سنتي را دارد و شايد از آنجايي که شادي يزدي ها در مکان هاي عمومي و به صورت گروهي کمتر اتفاق مي افتد، مردم يزد را فاقد نشاط و شادکامي مي دانند. اما بايد اين نکته را در نظر داشت که فرهنگ يک جامعه در گذر زمان دستخوش تغيير مي شود و اين روند در شهر يزد نيز کاملا محسوس است. تنوع در برگزاري برنامه هاي فرهنگي و هنري و استقبال ازاين برنامه ها و کلاسهاي مختلف در اين حوزه بخصوص کلاسهاي موسيقي خود گواه اين مدعاست. امروز در بين نسل جوان يزد نياز به شادي هاي جمعي ، شرکت در برنامه هاي فرهنگي هنري ،گوش دادن به موسيقي و حضور در کنسرت هاي موسيقي به شدت و بيش از قبل احساس مي شود.
به عنوان نمونه تاثير موسيقي بر سلامت انسان برکسي پوشيده نيست . تاثير موسيقي بر روان آدمي از ديرباز مورد مطالعه بشر بوده است. هرچند اين تاثير مي تواند بهنجار و گاه نابهنجار باشد اما بيشتر اشخاص به اين مساله اذعان دارند که گوش دادن به آواز آهنگين يک پرنده در طبيعت، موسيقي طبيعي است که تاثير شگرفي در ايجاد آرامش در شنونده دارد؛همچنين موسيق بي واسطه بر مغز تاثير مي گذارد که به عقيده روانپزشکان اين تاثير از سه طريق صورت مي گيرد: تاثير بر ساختار مغز،تاثير بر بيوشيمي مغز و تاثير بر امواج مغزي که بررسي هرکدام و تاثيرات آن سطور متعددي را مي طلبد که در چارچوب يادداشت ما نمي گنجد.
نياز به موسيقي دربرنامه ها و عرصه هاي مختلف احساس مي شود. زماني که سينما هنوز صامت بود، در سالن هاي سينما براي بالا بردن احساسات تماشاچيان در بعضي از صحنه ها از نوازندگان پيانو استفاده مي کردند و بعد از آن هم با صدا دار شدن
فيلم هاي سينمايي به ميزان وسيعي از موسيقي استفاده شده و مي شود .
و در پايان با همه اين تفاسيرودر سالي که به فرموده مقام معظم رهبري با نام اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي نامگذاري شده و نيمي از آن نيز به پايان رسيده است؛ تا چه حد نيازهاي جامعه امروز و نسل جديد در برنامه هاي بلند مدت و کوتاه مدت مسئولين وبرنامه ريزان استان و با همان عزم ملي و مديريت جهادي ديده مي شود ؟
منبع: هفته نامه پرگار