درست مشابه همین انتخابات در دهه 80 در ایران اتفاق افتاد. محمود احمدی نژاد که در سال 84 از سوی بخش عمده ناظران و تحلیلگران سیاسی نماد تندروی و افراط گرایی بود توانست بعد از دولت اصلاحات که با شعار جامعه مدنی و گفتوگوی تمدنها سرکار آمده بود، به قدرت برسد و 8 سال عهده دار پست ریاست دولت در ایران باشد.
نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخابات سال 84 ایران این سوال را از ذهن ایجاد میکند که چرا بعد از یک دولت اهل گفتوگو و مذاکره، یک دولت افراطی به ویژه در عرصه بین المللی به قدرت میرسد؟
بعد از اوباما و خاتمی کسانی به قدرت رسیدند که از سوی بخش عمده تحلیلگران نماد پوپولیسم هستند. این معنا نشان میدهد دولت اصلاحات در ایران و دولت دموکرات ها در آمریکا با وجود موفقیت هایی که در عرصههای مختلف داشتند در ارتباط با مردم با مشکل اساسی روبرو بودند. گفتمان این دولتها بیشتر گفتمان نخبهگرایی بوده است و همین باعث شد تا مردم فکر کنند از دولت خود فاصله گرفتهاند. این درست همان چیزی است که یک سیاستمدار پوپولیست میتواند از آن بهره ببرد.
پوپولیسم از واژه لاتین popularis یا populus به معنای توده مردم یا عامه گرفته شده است. پوپولیسم گرایی دارای ویژگی های خاصی است که رفتار دولتمردان آن را به وجود میآورد. دولتمردانی که سعی میکنند از این طریق نظر مثبت مردم را به خود جلب کنند.
وعدههای کلی؛ اولین ویژگی پوپولیست گرایی
اولین ویژگی پوپولیسم جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعدههای کلی و مبهم و همراه با شعارهای احساسی است. هم احمدی نژاد و هم ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری برنامه مدون و مشخصی ارائه ندادند و بیشتر کل گویی کردند. ما میتوانیم احمدی نژاد و ما آمریکا را دوباره میسازیم ترامپ به خوبی حکایت از این معنا دارد.
توده گرایی و مخالفت با احزاب؛ دومین ویژگی پوپولیست گرایی
دومین ویژگی پوپولیست گرایان پیشبرد اهداف سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی توده مردم به اعمال فشار مستقیم بر حکومت است. این ویژگی را هم میشود در رییس جمهور سابق ایران و رییس جمهور منتخب آمریکا دید. هر دوی آنها تلاش کردند خود را مستقل از احزاب نشان دهند. با اینکه هر دو با حمایتهای حزبی به قدرت رسیدند.
تقدس گرایی مردم؛ سومین ویژگی پوپولیست گرایی
سومین ویژگی چنین دولتی بزرگداشت و تقدیس مردم یا خلق است، با اعتقاد به اینکه هدفهای سیاسی باید به اراده و نیروی مردم و جدا از احزاب یا سازمانهای سیاسی پیش برود.
من نوکرم مردم هستم ، مخلص شما هستم ، از کی اینجا هستید و ... اینها جملاتی است که بارها و بارها توسط محمود احمدی نژاد بیان شده بود. ترامپ نیز از توجه به آمریکاییهای اصیل و احیا آمریکای بزرگ سخن میگوید. آمریکایی که بنا بر گفته ترامپ توسط اوباما نابود شده است.
روی کارآمدن ترامپ و احمدی نژاد در آمریکا و ایران نشان میدهد پوپولیست گرایی در جهان یک هشدار جدی است و نمیشود از آن به سادگی گذشت. این هشدار در مورد دولت روحانی نیز صادق است. روحانی نیز سعی کرده است دولت خود را مبتنی برگفتمان نخبهگرایی شکل بدهد. شاید بر اساس تجربیات گذشته باید منتظر بود بعد از دولت روحانی یک پوپولیست دیگر حتی افراطی تر از محمود احمدی نژاد به قدرت برسد.
ارتباط با مردم شاید مهمترین مشکل این روزهای حسن روحانی است و شاید بتوان گفت خطر بزرگ دولت یازدهم است. هم معنا میتواند ریل گذاشته شده توسط دولت تدبیر و امید را در این چهار سال و یا هشت سال نابود کند و رییس جمهور بعد از روحانی تصمیم بگیرد مسیر دیگری را برود.
بعد از خاتمی، احمدی نژاد مسیر کشور را عوض کرد و راهی را رفت که خود ترسیم کرده بود و ترامپ نیز امروز در حال آماده کردن جادهای است که قرار است خود آن را طی کند. راهی که متفاوت از مسیری است که اوباما در این 8 سال رفته بود.