بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
خط و نشان نفوذیها برای بهکار بردن کلمه «فتنه»
احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب، طی یادداشتی که در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز و با عنوان «اولویتهای مجلس دهم» منتشر شد، نوشته است:
«اگر اصولگرایان بخواهند با القابی مانند فتنه با تمام اصلاحطلبان روبهرو شوند، باید مطمئن باشند این کار عکسالعمل متقابل اصلاحطلبان را در پی خواهد داشت و در فضای مجلس نوعی نزاع به وجود خواهد آمد. لذا دوستان اصولگرا هم باید با گفتمان بین فراکسیونی با طرف مقابل بحث کنند»!
او افزوده است: واقعیت این است که بیش از اینکه نگران برخورد اصلاحطلبان در مجلس باشیم، باید نگران باقیمانده اصولگرایانی باشیم که از مجلس قبل وارد این مجلس شدهاند. البته امیدوار هستیم با ایجاد عقلانیت گفتوگویی در طیف اصولگرای مجلس، شاهد تعامل مثبت و سازنده بین همه جریانات سیاسی حاضر در مجلس باشیم.
*کمتحملی و عدم ظرفیت جریان خاص برای پیروزی فهرست انتخاباتیاش در یک شهر ایران، پس از انتخابات جلوههای فراوانی را از خود نشان داده است.
جلواتی که در یک سوی آن توهین به اصولگرایان و در سمت دیگرش نیز همانطور که دیده میشود تقبیح عبارات و کلمات رخداده و صحیحی همچون «حمایت انگلیس از برخی نامزدها» و «فتنه» قرار دارد.
درباره «حمایت انگلیس از برخی نامزدها در جریان انتخابات هفتم اسفند» و «فتنه» بایستی بیان کرد که این دو مقوله وهم و خیال نیستند بلکه رخدادهایی بروز کرده در ساحت زمان و تاریخ هستند که جریان عمومی مردم و نظام اسلامی ایران به آنها تحت عنوان خطوط قرمز و پرتگاههای خطرناک مینگرد.
به همین دلیل درخواست منسی شدن آنها، ابراز غلط بودن آنها و تهدید به عکسالعمل در قبال آنها! کاری دور از منطق و خلاف عقلانیت و مصلحت جمعی است.
جریان سیاسی خاص در قبال ماجرای حمایت انگلیس از برخی نامزدهایش گویا قصد دارد راه اشتباهی را که 6 سال است در ماجرای فتنه هم آنرا پیموده، دوباره امتحان کند و به جای «عذرخواهی و برائت» راه اصرار و پافشاری و لجبازی را در پیش گیرد.
راهی که تنها دستاوردش برای جریان سیاسی خاص، مانایی طلسم 14 ساله شکست در تمام انتخاباتها، ادامه انزوای سیاسی لیدر این جریان، انشعاب جوانان حقیقتگرا از ستاد جریان خاص و آشکار شدن هرچه بیشتر اغلاط گفتمانی و مبنایی جریان اصلاحات است.
بدیهیست که ماجرای حمایت یک دشمن خارجی از تعدادی از نامزدهای یک جریان سیاسی در داخل یک کشور مثل زخمی دردناک است که یگانه مرهم علاجش «ابراز برائت» است و نامزدهای آن جریان سیاسی، برنده انتخابات باشند یا بازندهی آن؛ نمیتوانند با پاک کردن صورت مسئله و یا به رخ کشیدن باخت حریف و برندگی خود در یک شهر؛ بحث برائت را از دستور کار خارج کنند.
کما اینکه در ماجرای داغ ننگ «فتنه» بر پیشانی جریان خود نتوانستند و ادعای پیروزی در انتخابات سال 92 هم به کمک آنان نیامد.
گفتنیست، احمد شیرزاد، از نمایندگان اصلاحطلب و مستعفی مجلس ششم، همان کسی است که نطق وی در مجلس ششم پیرامون مسائل هستهای، جنجالهای زیادی را علیه ایران اسلامی در پی داشت و اظهارات وی، اخیراً از سوی بزرگان نظام اسلامی تحت عنوان «نفوذی» مورد اشاره قرار گرفت.
***
دولت هیچ وعدهای به مردم نداده است!
علی مطهری منکر وعدههای برجامی روحانی شد
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، طی اظهاراتی که قبل از انتخابات هفتم اسفند و در مصاحبهای کوتاه با خبرگزاری فارس بیان کرده بود، در پاسخ به این پرسش که در پاسخ به این پرسش که آیا دولت بدون در نظر گرفتن این شرایط به مردم وعدههای اقتصادی پسابرجام را داده است، تصریح کرد: دولت وعدهای نداده است!
وی همچنین در ادامه و پس از اشاره خبرنگار فارس به تعدادی از وعدههای دولت یازدهم در قبال برجام گفته است: البته قبول دارم دولت یک مقدار بیش از حد بر این موضوع تاکید کرد و مانور داد و انتظار مردم را بالا برد و اگر این کار را نمیکرد، بهتر بود.
مطهری درباره اینکه وعدههای ویژه اقتصادی برای بعد از برجام به مردم داده شده بود، اظهار داشت: خیر! هیچ وعده ویژهای به مردم داده نشده بود بلکه گفتند اوضاع بهتر میشود و قاعدتا بهتر خواهد شد چرا که این بحثی نیست که پنهان باشد. وقتی تحریم برداشته شود گشایش اقتصادی نیز ایجاد خواهد شد.
*جریان سیاسی خاص و افراد تحت تأثیر تشعشعات آن، بر اساس بازی طراحی شده خود پیرامون انتخابات مجلس دهم که از2 سال قبل و با مفهوم «اعلام پیروزی به هر قیمتی» طراحی شده بود؛ منکر هرگونه وعده اقتصادی به مردم شدهاند.
یعنی این جریان علاوه بر آنکه در قبال انتخابات مجلس، هیچ وعده خاص و قابل سنجشی را به مردم نداد و همان وعدههای نصفه و نیمه را هم منوط به «اکثریت شدن» در ترکیب مجلس دهم کرد؛ بلکه در حرکتی خزنده قصد دارد تمام وعدههای 3 ساله خود و دولت به مردم درباره دستاوردهای برجام را به وادی فراموشی بکشاند و یا همانطور که در کلام مطهری هویداست؛ منکر آنها شود.
و اما آیا دولت درباره برجام به مردم وعدهای داده یا نداده است؟!
سادهترین پاسخ این سؤال در آنجا نهفته است که بخشی از رکود فعلی عارض شده بر اقتصاد کلان ایران به دلیل وقوع پدیده «انتظار ارزانی» از سوی مردم است.
پدیدهای که 4 وزیر کابینه در نامه سرگشاده خود به دولت که چند ماه قبل نگاشته شد، صراحتاً آنرا مورد اشاره قرار دادند و بیان کردند که وعدههای دولت به واسطه توافقات هستهای سبب ایجاد این انتظار و عدم داد و ستد در بازار اقتصاد کلان ایران شده است.
همچنین است که اگر دولت وعده ویژهای به مردم نداده پس از چه رو و با کدام داشته علیالدوام طی 2 سال گذشته از مردم میخواست که «جشن هستهای» برگزار کنند؟!
مسئله دیگر بحث «لغو همه تحریمها» است. آیا این وعدهی کمی بود؟!
آیا متلکپرانی با عبارت «چرخیدن چرخ سانتریفیوژها در کنار چرخش چرخ زندگی مردم» یک وعده ویژه خواسته یا ناخواسته را به اذهان القا نمیکرد؟!
سخنی که اتفاقاً گرفتار شدن کشور به مسئله رکود! که به اذعان کارشناسان به دلیل ایجاد انتظار ارزانی در میان مردم بوده است؛ نشان داد نقش القاگری خود را ایفا کرده است.
و همچنین اساساً آیا تک گزاره «حل مشاکل اقتصادی» به معنی «وعده ارزانی» نبود؟!
سخن ناراست «عبور از رکود» و قول «حل 100 روزه مشکلات اقتصادی» آیا جزو وعدههای رئیسجمهور به مردم بودهاند یا خیر؟!
آقای مطهری و تمام چهرههای جریان سیاسی خاص و دولتیها میتوانند هر مقدار که مایلند منکر تمام این وعدههای ویژه و خاصی شوند که جز خودشان کسی در ایجاد پروپاگاندا نسبت به آنها نقش نداشته است.
اما این انکار آیا پاسخ مناسبی به «بیدستاوردی برجام» و «دروغ بودن تمام بزرگنماییها پیرامون مشکلات اقتصادی ایران و اثر تحریمها» خواهد بود یا خیر؛ مسئلهای است که مردم آنرا تعیین خواهند کرد.
برخی تحلیلگران معتقدند که دولت و جریان هوادار وی بایستی برای بیدستاوردی برجام، دست از فرافکنی، انکار وعدهها، تمدید زمان وقوع وعدهها و انداختن تقصیر بیدستاوردی به گردن این و آن بردارد و به یگانه راه ممکن و عقلانی یعنی «عذرخواهی از مردم» روی بیاورد.
گفتنیست، حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً طی اظهاراتی که سایت مشرق آنها را منتشر کرد، گفته است:
«مردم اگر به نتیجه دلخواه نرسند و انتظارات آنها برآورده نشود ما را ترک خواهند کرد...میخواهم خدمت آقای روحانی و دوستانشان در دولت عرض کنم که بعد از استقرار مجلس دهم دیگر هیچ عذر و بهانهای وجود نخواهد داشت و بهانهای هم پذیرفته نخواهد شد. آقای روحانی باید در زمان باقی مانده در دولت اولشان دست به اقدامات عاجل و فوری برای تامین خواستههای مردم بزند. هم برجام حاصل شده و هم مجلس همراه اوست و حالا باید حل مشکلات اقتصادی را در دستور کار خود قرار دهد و باید مدیران جسور و مسئولیتپذیر و بانشاط را جایگزین برخی از مدیران کند...تیم اقتصادی دولت باید پاسخگو باشند.»
***
جریان خاصّی که «نان» را مقدم بر «اعتقاد» میداند!
الهه کولایی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران اظهار کرده است:
ما بر این باوریم اگر شرایط اقتصادی مناسب نباشد، امکان اعتلای معنوی نیز حاصل نخواهد شد، تا شکم مردم سیر نباشد و نیازهای اولیهشان تأمین نشود، پرداختن به دیگر نیازها کاری نتیجه بخش نخواهد بود!
*بایستی اشاره کرد که همین «باور» جریان سیاسی خاص است که طی سالیان متمادی گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، آنها در ورطههایی همچون «مانور تجمل»، «کرنش در مقابل غرب»، «خواست لیبرالیسم»، «مقابله با مانیفست انقلابیگری و انقلاب اسلامی»، «مخالفت با تفکر جهادی»، «مویهکردن برای مفهوم غربی توسعه»، «تقبیح صدور انقلاب» و «نکوهش حمایتهای مادی و معنوی ایران از حرکتهای جهادی در سطح جهان» درانداخته است.
و همین تفکر است که سبب میشود جریان سیاسی خاص، بیاعتقادی آشکاری به مقوله «اقتصاد مقاومتی» داشته باشد و چرخیدن چرخ سانتریفیوژها را صرفاً وابسته به چرخش چرخ زندگی مرتبط بداند و همواره منتظر رؤیت آفتاب تابان برجام بماند!
و باز هم همین تفکر انحرافی است که جریان خاص را به دلیل اعتقادش به «دنیامحوری» و «نان پرستی» وامیدارد تا عنوان کند «مردم ایران ماه محرم را گرامی میدارند فقط به دلیل غذای نذری»! و «مردم برای مرگ موش هم صف میکشند» و ...
یادآور میشود در راستای همین تفکر است که حسین مرعشی، از فعالان اقتصادی اصلاحطلب تاکنون دو مرتبه عنوان کرده است که «انقلابیگری و اقتصادی بودن» با یکدیگر قابل جمع نیست و نظام اسلامی باید تصمیم خود را در این رابطه بگیرد!
و در مغناطیس همین تفکر است که عدهای در چند مقطع تلاش کردند مردم را از «شرایط شعب ابیطالب» و «خزانه خالی» بترسانند...
صحبتهای چهرههای جریان سیاسی خاص در مدح تلویحی و آشکار شکم و شکمچرانی در حالی است که انقلاب اسلامی ایران بر خلاف سایر انقلابهای جهان که عللی مادی و بعضاً اقتصادی دارند؛ نه یک حرکت اقتصادی که حرکتی اعتقادی و ایدئولوژیک بود.
اساساً تفکر شیعی و اسلام ناب نیز در تشکیل حکومت اسلامی اگرچه خود را از هر لحاظ قوی میکند تا به ابرقدرتی هژمونیک و جهانی بدل شود اما در این راه خود را آماده رخدادهایی همچون «شعب ابیطالب» و «عاشورا» نیز میکند.
مردم ایران اسلامی در طول 37 سال گذشته به جهان و ایضاً به جریان سیاسی خاص اثبات کردهاند که در مقابل تمام ناملایماتی که به منظور «دینزدایی» از آنها و از کشورشان رخ دهد ایستادگی میکنند و در این راه نه تحریم، نه جنگ تحمیلی و نه ترور و نه فتنه نخواهد توانست مردم را از مسیر ولایت فقیه و انقلاب اسلامی دور کند. (البته درایت مسئولان کشور نیز در این زمینه تأثیر فراوانی داشت و دارد)
لازم به ذکر است که اساساً تفکر دشمنان انقلاب اسلامی نیز بحث «اولویت شکم بر اعتقاد» را پِی میگیرد و به همین منظور است که دشمنان انقلاب اسلامی بویژه در دهه اول انقلاب با هدف قرار دادن کشتیهای حامل غذا برای ایران، با طراحی کودتای نوژه و با تحمیل جنگ تحمیلی و تحریمها تلاش کردند تا مردم را در دوراهی امنیت-غذا و ایمان مخیّر کنند اما آنچه که در عمل رخ داد و گویا جریان خاص هم قصدی برای عبرت گرفتن از آن ندارد! این بود که مردم ایران راه ایمان را برگزیدند بر ناملایمات پیروز شدند.
گفتنیست، اگرچه بر اساس برخی احادیث دینی بروز فقر زمینهساز کفر قلمداد شده است اما شأن و تأویل این حدیث ناظر به این نیست که افراد بلافاصله در رویارویی با تنگنای مالی باید راه کفر را برگزینند!
این احادیث شریف، بیانکننده اهمیت کار اقتصادی و ضرورت آن برای جامعه اسلامی هستند و از مفاهیم و مضامین آنها هرگز اولویتبخشی به شکمپرستی و دنیامحوری مستفاد نمیشود.