رییس سابق شورای رقابت در گفت و گو با تابناک:

لغو تحریم ها نقشی در حل مشکلات اقتصادی ندارد

دکتر جمشید پژویان می گوید«هرچند تحریم ها کشور را تحت فشار مالی قرار داد و سبب شد تا دولت از نظر درآمدهای ارزی و درآمدهای خود دولت تحت فشار قرار بگیرد و حتی برای تراز بودجه و تراز بازرگانی دچار مشکلاتی عدیده ای شود اما اقتصاد ما از چندین دهه گذشته یک اقتصاد ناکارآمد و غیر فعال و در واقع مرده اگر نگویم ورشکسته بوده و این مساله ارتباطی به تحریم نداشته وندارد.»
کد خبر: ۱۸۷۱۸۰
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۵ 24 February 2016
تابناک تهران- دکتر جمشید پژویان اما اعتقاد دیگری دارد. او می گوید«هرچند تحریم ها کشور را تحت فشار مالی قرار داد و سبب شد تا دولت از نظر درآمدهای ارزی و  درآمدهای خود دولت تحت فشار قرار بگیرد و حتی برای تراز بودجه و تراز بازرگانی دچار مشکلاتی عدیده ای شود اما اقتصاد ما از چندین دهه گذشته یک اقتصاد ناکارآمد و غیر فعال و در واقع مرده اگر نگویم ورشکسته بوده و این مساله ارتباطی به تحریم نداشته وندارد.»

این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که به اقتصاد آزاد و از طرفداران آزاد سازی قیمت ها و وضع یارانه ها شناخته می شود، همچنین معتقد است که« کسانی که ادعا می کنند شرکت های خارجی پشت درها نشسته اند تا با کالاهای خود وارد کشور شوند در واقع زنبیلی از کالاهای خود را در دست دارند که در نتیجه آزاد شدن پول های بلوکه شده درصدند تا این کالاها را در بازار پرمصرف ایران بفروشند، یعنی در این شرایط  این پول ها به نوع منطقی تر از کشور خارج می شود واین شرکت ها سهم خود را از بازار کشور بردارند. یعنی، این رفت و آمدها و مذاکرات برای فروش این کالاهاست نه سرمایه گذاری مستقیم که سبب رشد اقتصادی و ورود تکنولوژی برتر به کشور شود والزاما هم بازارهای جهانی را به این سمت به دلیل سهیم بودن خود در آنها باز کنند».

آنچه در پی می آید حاصل گفت و گوی دکتر جمشید پژویان، رییس سابق شورای رقابت و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ست.

در دوران پسا تحریم قرار داریم، دولت معتقد است که تحریم ها در طی سال های گذشته سبب از هم گسیختگی اقتصاد شده و لغو آن ها پویایی اقتصاد را در پی خواهد داشت. این تاثیر گذاری چگونه قابل تعریف است؟ در واقع بخش دولتی و خصوصی در تغییر شرایط اقتصادی کشور چه می توانند داشته باشند؟

نکته ای که پایه و اساس این دولت بر آن قرار گرفت، مذاکرات و مسائل سیاسی بود، یعنی دولت یازدهم همه تخم مرغ های خود را در این سبد، یعنی مذاکرات هسته ای و لغو ترحیم ها ریخت و بدون هیچ برنامه اقتصادی دولت را در اختیار گرفت. در این دوران به صورت اجبار سیاست هایی را برای حل بحران اقتصادی و خروج شکرو از رکود تعریف کرد که همه با شکست مواجه شده و ناموفق بودند، چرا که بدون پایه ریزی لازم از نظر دانش اقتصادی و شناخت از شرایط اقتصادی کشور طراحی شده بودند. هنگامی که دولت همه مسائل اقتصادی را به تحریم ها متصل و تمرکز خود را در این نقطه قرار داد سبب ایجاد انتظاراتی در مردم وبخش خصوصی و حتی دولتی شد و از آنجایی که ما استاد طراحی واژگان هستیم« دوران پسا تحریم» به دوره ای از انتظارات تبدیل شده است که این مساله نادرست است. پسا تحریم مانند سخن گفتن ازجنگ و پسا جنگ است که می تواند درست و منطقی باشد البته باشد که البته نیازمند دو سیاست اقتصادی مجزاست اما نه در اقتصاد ایران و شرایط موجود.
آیا شما تایید می کنید که بخشی از این مشکلات مربوط به همین تحریم هاست؟ نه کالایی به ما فروخته شد و نه کالایی خریداری شد و این سبب رکود شد...
واقیعت امر این است که هرچند تحریم ها کشور را تحت فشار مالی قرار داد و سبب شد تا دولت از نظر درآمدهای ارزی و  درآمدهای خود دولت تحت فشار قرار بگیرد و حتی برای تراز بودجه و تراز بازرگانی دچار مشکلاتی عدیه ای شود اما اقتصاد ما از چندین دهه گذشته یک اقتصاد ناکارآمد و غیر فعال و در واقع مرده اگر نگویم ورشکسته بوده و این مساله ارتباطی به تحریم نداشته وندارد و ما نباید این انتظار را داشته  باشیم که این اقتصاد با این شرایط در دوره پسا تحریم و یا لغو تحریم ها دچار تحول آنی شود. سیاست هایی که برای اصلاح اقتصاد ما لازم است بدون ارتباط با تحریم هاست و مشکلات اقتصادی کشور از زمان آغاز مذاکرات و قبل از دوران تحریم ها شروع شده و مشکلات اقتصادی ما بدون توجه به تحریم ها قابل حل بوده و هست و فقط نیازمند دانش اقتصادی کافی و لازم است و دولت اکنون این توانایی و دانش را ندارد که بتواند این سیاست ها را تنظیم و اجرا کند.

با توجه به سرمایه گذاری که دولت از ابتدای مذاکرات آغاز کرده کشور و اقتصاد باید منتظر یک اتفاق ویژه باشیم به خصوص بخش خصوصی بسیار امیدوار به یک تحول است،این تحول چگونه اتفاق می افتد؟

چنین چیزی امکان ندارد و اتفاق نمی افتد،بیچاره بخش خصوصی! بخش خصوصی فکر می کند یک اتفاق مهم در حال رخ دادن است و از این مساله نفع بسیاری خواهد برد در حالی که چنین چیزی ممکن نیست .مهمترین واقعه بعد از لغو تحریم ها این است که پول های بلوکه شده اگر یک باره و یا در کوتاه مدت آزاد شود، فشاری که بر دوش دولت برای بودجه و هزینه ها وجود دارد فقط  تخفیف پیدا می کند و شاید دولت بخشی از این پول های آزاد شده را هم به بخش خصوصی سرریز کند اما این یک درمان موقت است، چرا که ما همچنان با کاهش صادرات نفت با قیمت پایین روبرو هستیم و امیدی هم نیست که به زودی و یا اصولا امیدی به بازگشت به قیمت های بالای 100 دلار نفت وجود ندارد، در این شرایط ما نیازمند سیاست گذاری جدی ساختاری در اقتصاد هستیم از جمله این که چگونه بتوانیم درآمدهای نفتی را که در طی نیم قرن فقط سوراخ ها و مشکلاتی که در درون اقتصاد وجود داشته را به صورت موقت و تصنعی پر کرده و از التهاب اقتصاد و از هم پاشیدن جلوگیری کرده را ترمیم کنیم . در این شرایط باید چه سیاست هایی طراحی کنیم که از منابع موجود اقتصاد کشور مانند همه کشورهای دیگر دنیا استفاده کنیم؟ یعنی از توانایی های نسبی در اقتصاد باید چگونه در این شرایط استفاده کنیم ؟ و باز هم تاکید می کنم که این نیازمند طراحی یکسری سیاست های اقتصاد ساختاری در چارچوب مبانی اقتصاد خرد که ما متاسفانه فاقد چنین توانایی از نظر علمی هستیم.

دولت ورود شرکت ها و سرمایه گذاران خارجی را با لغو تحریم ها نوید داده است که می تواند روحی در اقتصاد مرده کشور باشد، در این شرایط لغو تحریم ها تاثیر مستقیم در اقتصاد خواهد داشت؟

این فقط یک خیال و خواب است! مامنکر تاثیرات منفی تحریم ها در اقتصاد نیسیتم اما این همه مساله نیست. از زمانی که تحریم ها وضع و سپس تشدید شد، با نگاهی به دوره قبل از ان باید این پرسش را مطرح کنیم که این شرکت های خارجی که شرایط کشور و اقتصاد و امکانات برای سرمایه گذاری وجود داشت کجا بودند که اکنون در این شرایط قصد ورود به کشور و سرمایه گذاری را دارند؟کسانی که ادعا می کنند شرکت های خارجی پشت درها نشسته اند تا با کالاهای خود وارد کشور شوند در واقع زنبیلی از کالاهای خود را در دست دارند که در نتیجه آزاد شدن پول های بلوکه شده درصدند تا این کالاها را در بازار پرمصرف ایران بفروشند، یعنی در این شرایط  این پول ها به نوع منطقی تر از کشور خارج می شود واین شرکت ها سهم خود را از بازار کشور بردارند. در واقع، این رفت و آمدها و مذاکرات برای فروش این کالاهاست نه سرمایه گذاری مستقیم که سبب رشد اقتصادی و ورود تکنولوژی برتر به کشور شود والزاما هم بازارهای جهانی را به این سمت به دلیل سهیم بودن خود در آنها باز کنند.این شرکت ها پشت درهای ایران صف کشیده اند و قراردادهایی برای فروش و ورود کالاهایی به ایران می بندند که حتی خط تولید آنها را بسته اند، یعنی کالاهایی که ضمانتی برای آنها بعد از فروش وجود ندارد و مساله لغو تحریم ها که سبب هجوم شرکت های خارجی به ایران شده از این جهت است و این برای ما و اقتصاد ما چه فایده ای دارد؟

دولت در جریان این مسائل قرار دارد؟

دولت بخشی از این مسائل را می داند و بخش دیگری را نه. بعضی از وزرا در بسیاری از موارد این مساله را به بخش خصوصی و خود دولتی ها تذکر داده و می دهند که اگر قرار است خارجی وارد بازار ایران شوند، باید سرمایه گذاری مستقیم کنند و این همان مساله ای ست که مقام معظم رهبری در فرمان خود در خصوص برجام به آن متذکر شدند. به عنوان مثال به کمی قبل ترز بازگردیم، قبل از تشدید تحریم ها که امکانات بیشتری برای سرمایه گذاری مستقیم وجود داشت، مگرآقای خاتمی در دوران خود به آمریکا نرفت و برای سرمایه گذاران خارجی و حتی ایرانی فرش قرمز پهن نکرد، آیا این سرمایه گذاران وارد اایران شدند؟ جواب خیر است! چرا که سرمایه گذاری مستقیم در ایران موارد دیگریست از جمله امنیت، ثبات اقتصادی و عدم دخالت دولت در اقتصاد به صورتی که دولت همواره انجام داده است.

در واقع باید گفت که،دولت به صورت مستقیم در حال دخالت در همه اموراقتصاد است و سبب بیماری و مردگی شده، به عنوان مثال تعزیرات مانند سمی برای اقتصاد محسوب می شود،یعنی دولت با این روش کنترلی پلیسی ره به جایی نمی برد، به عنوان مثال، اگر کالایی در فروشگاهی گران است در 50 قدم بالاتر همان کالا ارزان تر عرضه می شود و بازار خود به خود قیمت های را تنظیم می کند و نیازی به دخالت دولت در چنین اموری که سبب بیماری اقتصاد می شود نیست. این نمونه ای از خروار است که همه چیز را به تحریم ها و لغو آنها ربط ندهیم، چرا که این مساله به خوبی اثبات شده که اقتصاد ایران دچار مشکلات ساختاری ست و نیازمند یک دانش برای بازطراحی و خروج آن از رکود و خمودگی کنونی است.



منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار