پایگاه تحلیلی خبری تابناک گیلان
از این پس سعی دارد جهت پوشش کامل وقایع مهم روز در کشور، مجموعه ای از
مهم ترین اتفاقات 24 ساعت گذشته را در یک بسته خبری به مخاطبان خود عرضه
کند که این موارد شامل کلیه موضوعات سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-ورزشی و اقتصادی
خواهد شد.
کشتی گیر ناپدید شده در آمریکا چه گفت؟
محسن حاجی پور کشتی گیر فرنگی کار ایران که در لس آنجلس ناپدید شد،قبل از آن با مسئولان فدراسیون در این باره گفتگو کرده بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: محسن حاجی پور کشتی گیر فرنگی کار ایران که در لس آنجلس ناپدید شد،قبل از آن با مسئولان فدراسیون در این باره گفتگو کرده بود. این کشتی گیر به همراه چند کشتی گیر دیگر پیش از این اتفاق از مسئولان خواسته بودند که چند روزی را بیشتر در امریکا بمانند اما این در خواست با مخالفت مسئولان کشتی مواجه شد و طبق آخرین اطلاع ما از وضعیت این کشتی گیر آملی وی به ایران بر می گردد و در بازگشت به دلیل این سر پیچی از قوانین با وی برخورد خواهد شد.
محسن حاجی پور فرنگی کار کشورمان فقط چند روزی را بیشتر در آمریکا می ماند مگر اینکه تا آن زمان رایزنی فدراسیونی ها به نتیجه نرسد و وی تصمیم خود را برای بازگشت عوض کند.
ریما رامین فر: هنوز دارم تاوان پس میدهم!
ریما رامینفر، همسر امیر جعفری درباره زندگی شخصی و خانوادگیخود می
گوید: اگر مادرم این مصاحبه را بخواند حتما میرنجد اما واقعیت این است که
من هنوز دارم تاوان طلاقی را که 40 سال قبل رخ داده پس میدهم.
جام
جم آنلاین: ریما رامینفر، همسر امیر جعفری در زندگی شخصی و خانوادگی هم
موفق است. او حدود 20 سال است با جعفری زندگی میکند و یک پسر هم دارد.
روزی که با او تماس گرفتم، مسافرت بود؛ شیراز و گفت قرار است بعد به کیش
برود. اما با هم قول و قرار گذاشتیم که در روز و ساعت مشخصی با او تماس
بگیرم و درباره خانواده موفق صحبت کنم. رامینفر خوش قول است درست مثل
اخلاق خوشش که به دل مینشیند.
شما
خانواده خوبی دارید و با امیرجعفری یکی از زوجهای موفق سینمایی را شکل
دادهاید. اما حتما شما هم شنیدهاید که زندگی زوجهای جوان امروزی دیری
نمیپاید و به جدایی میانجامد. به نظر شما چگونه میتوان خانواده پایداری
داشت؟درباره این موضوع حتما محققان و کارشناسان کار
کردهاند و من نمیتوانم نظر کارشناسی در این باره بدهم. اما این نگاه که
من 20 سال خانوادهام را حفظ کردهام اما گروهی نمیتوانند این کار را
انجام بدهند، آزارم میدهد. نمیتوان حکم صادر کرد که اگر یک زوج کنار هم
ماندهاند لزوما موفق هستند. به نظرم به تعداد آدمهای دنیا، رابطههای
متفاوت هم وجود دارد. مهم این است که هر کسی در رابطهای که هست احساس
خوشحالی کند و رابطهاش کار کند. از بیرون قضاوت کردن، درست نیست. به همین
دلیل نمیتوانم بگویم رمز موفقیتم اینهاست.
من
در خانوادهای بزرگ شدم که رابطه پدر و مادرم کار نکرد و آنها از هم جدا
شدند و من بشدت از این جدایی آسیب دیدم، به همین دلیل از هر نوع تنشی پرهیز
میکنم. معتقدم وقتی ما بچهدار میشویم باید تلاش کنیم از هرگونه مشکلی
که روحیه و زندگی او را دچار تشنج میکند، پرهیز کنیم. هیچ زوجی در دنیا
وجود ندارند که خوشبخت مطلق باشند و به اصطلاح برای زندگی در کنار هم به
دنیا آمده باشند. هر فردی با ایدهآلهای ذهنی وارد رابطه میشود، اما بعد
متوجه میشود آن رابطه از ایدهآلها فرسنگها فاصله دارد.
با توجه
به همه اینها، فقط میتوانم به جوانها توصیه کنم برای ازدواج عجله نکنند.
شاید گروهی با این نظر من مخالف باشند، اما بهتر است برای ازدواج و تشکیل
خانواده دخترها و پسرها به بلوغ فکری برسند و با اولین رابطهای که برقرار
میکنند، فکر نکنند همسر ایدهآل خود را یافتهاند. باید زمانی وجود داشته
باشد تا طرفین یکدیگر را بشناسند چون در غیر این صورت خیلی زود سرخورده
میشوند.
یادگیری مهارتهای فردی هم مهم است اینکه ما یاد بگیریم در روابط چگونه عمل کنیم و چطور آستانه صبر و تحمل را بالا ببریم.دقیقا.
اما واقعیت این است که ما هیچ آموزشی نمیگیریم. هیچ جا نیست به ما یاد
بدهد که چگونه میتوانیم روابط بهتری داشته باشیم یا چگونه صبورتر باشیم.
حداقل خود من این آموزشها را ندیدهام. ما حتی بلد نیستیم بیاموزیم. به
نظرم هنوز در جامعه ما درباره یک رابطه صحبت کردن یک جور تابو است و گویا
منعی درباره آن وجود دارد. فرزندان درباره روابط خود با والدین صحبت
نمیکنند و پدر و مادرها هم ترجیح میدهند که اگر متوجه این موضوع شدند با
سکوت از آن عبور کنند. برای همین است که نوجوانان و جوانان ما در روابطشان
دچار مشکل میشوند و آسیب میبینند.
به نظر میرسد برای نسل امروز قبح برخی از مسائل شکسته شده و آنها مثل نسل گذشته پای یک سری مسائل نمیمانند؟من
نام این راه آنها را قبحشکنی نمیگذارم. نسل من از یک سری مسائل
میترسید، به همین دلیل نمیتوانست در برخی موارد تصمیم درست بگیرد، اما
اکنون شکل خواستهها عوض شده و به نظر من نسل امروز با گذشته را نباید
مقایسه و رفتار آنها را ارزشگذاری کرد.
اما نسل جوان امروز امنیت روانی و آرامش نسل گذشته را ندارد.شاید
اینجوری باشد. اما ما و پدر و مادرهای ما هم خوب زندگی نکردند. خیلیها
به من و امیر میگویند، چه زوج خوشبختی! هم در عرصه کاری هم در زندگی
خانوادگی، اما واقعیت این است که مردم از بیرون قضاوت میکنند. شاید اگر
کسی جای من یا امیر بود این زندگی ادامه پیدا نمیکرد. بنابراین بهتر است
درباره زندگی دیگران قضاوت و ارزشگذاری نکنیم.
اما شما با همه تفاوتهایی که شاید با هم داشته باشید در کنار هم ماندهاید. راز این درکنار هم ماندن، چیست؟ما
از همان اول اولویتهایمان را مشخص کردیم که چه چیزهایی ما را ناراحت یا
خوشحال میکند. اولویتهای ما با یکدیگر فرق میکند. امیر پدر، رفیق و
همکار خوبی است. به دلیل داشتن امتیازهای خوبش، بدیهایش را نادیده
میگیرم. امیر هم حتما همین کار را با من میکند. من هم حتما نکات منفی
زیادی دارم که او به خاطر خصلتهای خوبم آنها را تحمل میکند. به نظرم
جوانهای امروزی این اولویتبندی را ندارند. معتقدم همسر آدم سوپر قهرمان
نیست که همه چیزهای خوب را داشته باشد و قرار نیست تو را به همه آرزوهایت
برساند. ویژگیهای خوب و بد در کنار هم هستند. زندگی روزهای بد زیاد دارد،
اما انگار امروز تحمل آدمها برای عبور از این سختیها کم شده است. این
سختیها در همه مراحل و عرصههای زندگی هست و فقط مربوط به زندگی زن و
شوهری نیست.
از تجربه ناموفق پدر و مادرتان گفتید و آسیبی که از آن دیدید، چگونه این تجربه بد را مدیریت کردید؟اگر
مادرم این مصاحبه را بخواند حتما میرنجد اما واقعیت این است که من هنوز
دارم تاوان طلاقی را که 40 سال قبل رخ داده پس میدهم. هنوز هم از خیلی
چیزها میترسم. برای همین تمام تلاش خود را میکنم تا پسرم از هر گونه تنش و
درگیری دور باشد. همه سعیام این است که پسرم را از هر گونه آسیبی که خودم
آنها را تجربه کردم، محافظت کنم.
حمله وحشیانه همراهان بیمار به یک پرستار
درِ اورژانس بیمارستان شهید مدرس شهرستان ساوه باز شد، ٦ نفر به سمت پرستار اورژانس حمله کردند و او را زیر مشت و لگد، کبود کردند. این حکایت بعدازظهر روز جمعه اورژانس این بیمارستان است؛ حکایتی که هر چند روز یک بار هم نه، هر روز چند بار تکرار میشود.
روزنامه شهروند: درِ اورژانس بیمارستان شهید مدرس شهرستان ساوه باز شد، ٦ نفر به سمت پرستار اورژانس حمله کردند و او را زیر مشت و لگد، کبود کردند. این حکایت بعدازظهر روز جمعه اورژانس این بیمارستان است؛ حکایتی که هر چند روز یک بار هم نه، هر روز چند بار تکرار میشود.
بیست و هفتم فروردینماه امسال بود که رئیس شورای عالی سازمان نظام پرستاری، نسبت به خشونت کلامی و فیزیکی علیه پرستاران، اعلام نگرانی کرد. نگرانی او نسبت به حوادثی بود که در بیمارستانها علیه پرستاران اتفاق میافتد؛ حوادثی که گاهی منجر به مصدومیت آنها میشود. ماجرای پرستار یاسوجی که با ضربه پنجهبوکس بیماری، نابینا شد یا پرستار مشهدی که با مشت بیمار بینیاش شکست، به این زودیها از یاد پرستاران شاغل در بیمارستانها نمیرود؛ کسانی که روزانه با انواع خشونتهای کلامی مواجه میشوند و حالا خشونتهای فیزیکی هم به آن اضافه شده است.
به گفته محمد شریفیمقدم - دبیرکل خانه پرستار - ٩٠درصد پرستاران در معرض خشونت کلامی قرار دارند، ٣٠درصد هم در کنار خشونت کلامی، درگیریهای فیزیکی را تجربه میکنند. درست مانند «بهرام سیدی»، پرستار بخش اورژانس بیمارستان مدرس شهرستان ساوه که عصر روز جمعه، با مشت و لگدهای همراهان یک بیماری به شدت مصدوم شد.
سیدی، پیش از این نیز دوازدهم فروردینماه امسال، در حادثهای مشابه، در همان بیمارستان، با ضربات چاقوی همراه یک بیمار مصدوم شده بود. حالا با گذشت ٥ ماه از آن حادثه، بار دیگر مورد ضربات شدید قرار گرفته است.
او در توضیح بیشتری درباره این حادثه میگوید: روز جمعه مسئول شیفت عصر این بیمارستان بودم که مصدومی را آوردند؛ مرد ٥٠ سالهای که به دلیل خوردن سم علفکش، دچار مسمومیت شده بود. ما هم بلافاصله با دیدن این مصدوم، به دلیل احتمال خفگی، او را به اتاق سیپیآر، منتقل کردیم. در همان حین، بیمار که سطحی از هوشیاری داشت، گفت که به من سم خوراندهاند. همین حرف بیمار، منجر شد تا من به پرستار بخش اعلام کنم به نگهبان اطلاع دهد.
او ادامه میدهد: همین تأکید من به پرستار بخش باعث شد تا همراه بیمار که در همان نزدیکی ایستاده بود، دست مرا بگیرد و محکم به درِ اتاق سیپیآر بکوبد. همراه بیمار به من گفت چرا موضوع را بزرگ میکنی؟ خودش سم خورده است. همان لحظه بود که چند نفر دیگر از همراهان بیمار وارد اورژانس شدند و به من حمله کردند. پنج شش نفری میشدند. تا جایی که توانستند مرا با مشت و لگد زدند و خارج شدند.
به گفته سیدی، این افراد، برادر، خواهرزاده و پسران بیمار بودند: با وقوع این اتفاق، مامور نیروی انتظامی که در آن ساعت مقابل اورژانس مستقر شده بود، وارد بخش اورژانس شد اما نتوانست کاری کند، چرا که از نظر فیزیکی توانایی برخورد با آنها را نداشت و تنها تجهیزاتی که داشت یک دستبند بود. پس از وقوع این حادثه ما به کلانتری ١٢ ساوه رفتیم و بار دیگر به اورژانس برگشتیم. ساعت حدود یک ربع به ٧ عصر همان روز در ایستگاه پرستاری مشغول رسیدگی به پرونده بیماران بودم که ناگهان متوجه شدم یک نفر سراغ مرا میگیرد. سرم را که برگرداندم، شش نفر را دیدم که به سمت من حمله میکنند. این بار هم با مشت و لگد آنقدر مرا کتک زدند که دیگر نمیتوانستم بلند شوم. حتی در این درگیری، یکی از پرستاران زن بخش هم ضربه دید.
سیدی در این درگیری، از ناحیه کمر مصدوم شده است به طوری که به تشخیص پزشکان، مهره کمرش آسیب دیده است: همراهان بیمار در حال فرار بودند که ماموران نیروی انتظامی از راه رسیدند و توانستند دو نفر از آنها را دستگیر کنند. من هم پس از این ماجرا با استشهادی که از پرسنل بخش گرفتم، در کلانتری اعلام شکایت کردم. همراهان بیمار هم با قرار وثیقه آزاد شدند. حالا پرونده در دادسرا تشکیل شده و منتظر رسیدگی بعدی هستم.
به گفته این پرستار، بیمار مسموم برای ادامه درمان به بیمارستان ولی عصر اراک منتقل شد.
او با بیان اینکه پس از درگیری دوم، پرسنل بیمارستان در اعتراض به این اتفاق، اعتصاب کردند و حدود ٤٥ دقیقه دست از کار کشیدند، ادامه میدهد: پس از این اقدام پرسنل، حراست بیمارستان، سوپروایزر و رئیس بیمارستان به بخش آمدند اما پرسنل راضی نمیشدند. در نهایت حدود ٤٥ دقیقه بیماران اورژانسی خدمات درمانی نگرفتند. همه اینها هم به خاطر امنیت نداشتن پرسنل است.
به گفته او، در این بیمارستان هر روز درگیری میان همراهان و پرستاران ایجاد میشود: ناسزا شنیدن از سوی همراهان بیمار دیگر برای ما عادی شده است. درگیری فیزیکی هم همیشه وجود دارد. پرسنل این بیمارستان به دلیل حجم بالای مراجعهها، بهویژه در دو روز پایان هفته، شاهد اتفاقات ناگواری هستند. متاسفانه شرایط اورژانس به گونهای است که این وضع را ایجاد کرده است.
سیدی ادامه میدهد: اورژانس این بیمارستان به سمت خیابان باز میشود، همین هم شده که نمیتوان ورود و خروج را خیلی کنترل کرد. این درحالی است که در اورژانس باید به سمت حیاط بیمارستان باز شود. از سوی دیگر ایستگاه پرستاری، امنیتی برای پرسنل بخش ایجاد نکرده و همراهان بیمار به راحتی میتوانند وارد آن شوند. همه اینها در شرایطی است که باید امنیت جانی پرسنل بیمارستان فراهم شود.
به گفته او، نگهبان بیمارستان و حتی ماموری که برای جلوگیری از این اتفاقات در مقابل اورژانس مستقر هستند، توانایی ورود به درگیریها را ندارند و نیاز به تجهیزات دارند.
او از وضعیتی که برای پرستاران در بیمارستانها رخ میدهد، گلایه میکند: من از سال ٨٩ در این بیمارستان مشغول به کار هستم و در این مدت همیشه شاهد درگیری بودهام. این درگیریها در مقابل مسئولان بیمارستان هم رخ میدهد اما متاسفانه اقدامی برای تأمین امنیت پرسنل نمیشود. این موضوع هم تنها شامل حال ما نمیشود، در بسیاری از بیمارستانها این اتفاق میافتد و نیاز است تا امنیت آنها تأمین شود.
او با اشاره به پرونده فروردینماه امسال در همین بیمارستان، میگوید: آن پرونده با رضایت مدیر بیمارستان، مختومه اعلام شد اما من رضایتی ندادم، بیمارستان هم پیگیری نکرد.
او میگوید: پرسنل تمام بیمارستانها به دلیل نوع کاری که دارند به اندازه کافی با انواع مشکلات مواجه هستند. درگیری کلامی و فیزیکی همراهان بیمار، ماجرایی است که شرایط تنشآوری هم برای بیماران و هم برای پرسنل ایجاد میکند.
پشت پرده گرانی 3 برابری خودرو
چندی است که موضوع خودرو و سازندگان خودرو در محافل اقتصادی بحث داغ و دنبالهداری شده است. موضوعی که از مدتها پیش برای مردم داغ شده بود و با چند برابر شدن قیمت در این حوزه باعث شگفتی مصرفکنندگان شد. افزایش قیمتی که به بهانه گرانی دلار آغاز شد و با بیکیفیت شدن خودروها در دولت نهم و دهم، صدای همه مردم و مصرفکنندگان را درآورد.
روزنامه شهروند: چندی است که موضوع خودرو و سازندگان خودرو در محافل اقتصادی بحث داغ و دنبالهداری شده است. موضوعی که از مدتها پیش برای مردم داغ شده بود و با چند برابر شدن قیمت در این حوزه باعث شگفتی مصرفکنندگان شد. افزایش قیمتی که به بهانه گرانی دلار آغاز شد و با بیکیفیت شدن خودروها در دولت نهم و دهم، صدای همه مردم و مصرفکنندگان را درآورد.
این موضوع درحالی شدت گرفت که به گواه کارشناسان، ضعف اصلی در روش مدیریتی این صنعت و پشت پردههایی بود که کمتر به آنها پرداخته شده بود.
پشت پردههایی که در مجلس ششم و در قالب تحقیق و تفحص از صنعت خودرو ارایه شده بود، اما به آنها توجه لازم نشد. به هر سو در دو دولت گذشته هم بحث گرانی خودرو و بیکیفیت شدن این صنعت با بهانه تحریم توجیه میشد اما در عمل، خودروسازان همیشه پشت سنگر تولید ملی خود را مخفی کردند تا به مشکلات مدیریتی این حوزه و دخالتهای دولتی در این صنعت پرداخته نشود.
اما با روی کار آمدن دولت یازدهم و تأکید دولت بر موضوع کیفیت خودروها، اندک اندک بحثهای تازهای شکل گرفت که خود را در ماجرای اخیر کمپین «خودرو صفر نخرید» به خوبی نشان داد. مطالبات عمومی مردم که خواهان کیفیت بودند و در مقابل مدیرانی که بر گرانی خودرو تأکید داشتند. با تدبیر رئیس جمهوری، جو موجود و رویه غلط گذشته که در مقابل خواست عمومی، فرافکنی میشد، درحال تغییر است. اما هنوز کارشناسان فعال حوزه معتقدند که موضوع کیفیت و قیمت از اساس یک مشکل مدیریتی است و باید برای این بخش کاری کرد و فرهنگ عذرخواهی از مردم را نهادینه کرد.
مدیریتهای گران گذشته چه کردند؟
برای بررسی پشت پردههای این حوزه، باید ابتدا به افزایش قیمت خودرو آن هم با قیمتهای نجومی در ٦ یا ٧سال اخیر اشاره کرد. رخدادی که با افزایش قیمت همراه بود اما در ازای آن هیچ کیفیت یا خدماتی به خودروها اضافه نشد و حتی از کیفیت کاسته شد. در این بخش، روزهای اخیر خبرها و گزارشهایی مخابره شده است که نشان میدهد و تأیید میکند که هزینه افزایش قیمت خودروها فقط ارتباط به موضوع مدیریت خودروسازان دارد و نه هیچ چیز دیگر. ٢ گزارش از نمایندگان مجلس که یکی از آنها رئیس کمیته تحقیق و تفحص از خودروسازی است.
براساس این روایتهای افشاگرایانه، خودروهایی که با استفاده از منابع و پول مردم (دریافت مبلغ پیش فروش از متقاضیان) تولید میشود و در اثنای تولید هزینه بیتدبیری مدیران گذشته به آن اضافه شده و با هزینه گزاف به خریداران خودرو فروخته میشود. دراین بخش، به نظر میرسد بیش ازهرچیزی نحوه و سیستم اداره شرکتهای خودروساز برای مردم هزینه برداشته است؛ هزینههای پروژههای شکستخورده، راهاندازی خطوط تولید خودرو در کشورهایی مانند سوریه، ونزوئلا، حتی آمریکای جنوبی و آفریقا. ضمن اینکه در مدت زمان اجرای این طرحها هزاران طرح منسوخ و شکست خورده دیگر مثل فروش اقساطی به کشورهای همجوار به بهانه صدور خدمات فنی و مهندسی و حتی ثبت این آمار در گمرک بهعنوان صادرات غیرنفتی! به همین دلیل از مجلس ششم به بعد هر از گاهی موضوع تحقیق و تفحص از صنعت خودرو مطرح شد اما هر بار به بهانهای مانند ارزآوری این صنعت، دور زدن تحریمها در این صنعت، تولید ملی در صنعت خودرو، تولید موتور ملی و... اجازه تهیه گزارشی از این صنعت داده نشد تا به امروز.
این اواخر مجلس گزارش کاملی را از صنعت خودرو تهیه و تنظیم کرده است که نشان میدهد این صنعت تا چه اندازه در سالهای گذشته منفعل و حتی زیانده بود و بسیاری از مدیران گذشته برای پوشاندن زیانهایی که به این صنعت وارد شده هزینه بر مردم تحمیل کرده و آن را از جیب خریدار خودرو پرداخت کردهاند. این گزارش جدید به قسمتهای مبهم و جدیدی از صنعت خودروسازی اشاره میکند که نشان میدهد مشکل واقعی صنعت خودرو ریشه در گذشته و مدیریت غیرتولیدی آن دارد.
سوءمدیریت پشت تولید ملی و صادرات
گزارش تحقیق و تفحص مجلس،به آنچه مبناهای علمی و مالی در بین خودروسازان مطرح است میپردازد و راه را برای رسیدن به بخشهای مختلف و تاریک خودروسازی باز میکند. بخشهایی که به نظر میرسد بیشتر خودروسازان از آن اطلاع دارند و مدتها زمان میبرد تا همه ابعاد آن آشکار شود. نخستین برگ از این رفتار مربوط به همین چندسال پیش یعنی سال ١٣٩٠ است. درست زمانی که خودروسازان با قاطعیت تمام اعلام کردند که ارزآوری خودروسازان تضمین شده است و میتوانند نقش مهمی در صادرات غیرنفتی داشته باشند.
سایت تابناک روز گذشته در این حوزه گزارشی را منتشر کرد که نشان میدهد در سالهایی نه چندان دور (حدود ٤ یا ٥سال پیش) ایرانخودرو با چه هزینه گزافی (که دست آخر از جیب مردم پرداخت شده) خودرو به خارج از مرزها فرستاده و خریدار حتی به خودش زحمت نداده این خودروها را از گمرک ترخیص کند و تمام هزینههای تبعی آن نیز بر گردن صادرکننده (ایران) مانده است.
در این گزارش که همراه با عکس و عین اسناد آن منتشر شده آمده است: «... از جمله کشورهایی که ایران با آنها قرارداد فروش یا تولید خودرو امضا کرد، جمهوری آذربایجان، اوکراین، ونزوئلا و سوریه بودند. این موضوع بارها از سوی نمایندگان مجلس در گذشته عنوان شده بود و برخی نمایندگان در گفتههای خود اشاره به وامهای بانکی برای توسعه صنعت خودرو در کشورهای دیگر داشتهاند.
هادی حسینی، عضو کمیسیون صنایع مجلس درباره افزایش بهای خودرو و همچنین رخدادهای به وجود آمده در این زمینه گفته بود: خودروسازی، مجموعهای درهم تنیده و حاصل فرآیندی پیچیده است و البته نقایص بسیاری دراینباره وجود دارد. سالهای گذشته، ما در کشورهایی مانند آفریقا، آمریکای جنوبی، سوریه و کشورهای دیگری سرمایهگذاری کردهایم؛ آن هم نه با سرمایه خودروسازی، بلکه سرمایهگذاری از طریق وام با سود بالا؛ اما نهتنها سودی عاید کشور نشد، بلکه برایمان بسیار هم گران تمام شد.
خلاصه آنکه هم اکنون قصه آن سرمایهگذاریها شده غصه مردم ما، چون این بدهیهای بانکی سرشکن میشود و قیمت تمامشده گران درمیآید و اینها باید خودرو را گران به مردم بفروشند تا بتوانند قسطهای بانکی را بدهند.
شکست ٤٥میلیون دلاری
تازهترین اطلاعات در این زمینه، نشان میدهد با وجود سرمایهگذاریهای کلان در کشور جمهوری آذربایجان (شاماخی) تنها در یک مورد و در صادرات ٦٠٠٠ دستگاه سمند به قفقاز، شرکت ایران خودرو دیزل باکو ٤٥میلیون دلار خسارات دیده است.
داستان از این قرار بوده که شرکت ایران خودرو دیزل باکو، اقدام به صادرات ٦٠٠٠ دستگاه خودرو سمند به قفقاز را داشته است؛ اما به دلایل نامعلوم صادرات شکست میخورد و به شرکت ٤٥میلیون خسارات وارد میشود و برای جبران خسارت وارده، مدیرعامل وقت این خودروسازی در باکو از وزارت خارجه وقت (علیاکبر صالحی) درخواست ٥٠میلیون دلار وام بادرصد کم را برای جبران خسارت وارده میکند.
مطابق اسناد موجود، گویا بانک توسعه صادرات نیز با پرداخت وام ٥٠میلیون دلاری با نرخ سود ٧درصد به بانک ملی موافقت میکند و مقرر میشود، بانک ملی نیز با دادن تسهیلات ٦٠درصد قیمت خودرو برای خریداران با حداکثر سود ١١درصد موافقت کند، درحالیکه نرخ سود تسهیلات بانکی در خود بانکهای جمهوری آذربایجان بیش از ٢٠درصد بوده است.
صادرات ٤سال در گمرک مقصد ماند
اما ماجرای فروش خودرو به اینجا ختم نمیشود. طی قرارداد دیگری که بین کشور اوکراین و ایران خودرو دیزل بسته شده بود، مقرر میشود، ٥٠٠ دستگاه خودرو به یک خریدار اوکراینی تحویل شود. ولی باز به دلیل نامعلوم، اوکراینیها حاضر به خرید این خودروها نمیشوند و ٥٠٠ دستگاه خودرو، حدود چهارسال در گمرک خارکوف معطل میماند و خسارات زیادی را به شرکت صادرکننده وارد میکند.
بنا بر اسناد موجود که تابناک منتشر کرده است، خسارات وارده به خودروها به شرح زیر است: - پرداخت ٤٠٠٠ دلار بابت گمرک و بیمه هر دستگاه در زمان ٤ سال، هزینههای انبارداری، باتری از کار افتاده، لاستیک از بین رفته به علت متوقف ماندن خودرو در ٤ سال.
در مقابل، پس از گذشت این مدت، طرف آذری به دلیل دو برابر بودن قیمت این خودروها در ایران پیشنهاد میدهد این خودروها به ایران منتقل شود؛ اما برای انجام این اقدام؛ برای ترانسپورت هر خودرو به ایران برای هر دستگاه باید ١٢٠٠ دلار پرداخت میشد، پرداخت ٤٠٠٠ دلار بابت گمرک و بیمه هر دستگاه در زمان ٤ سال، پرداخت هزینه باتری و لاستیک نیز باید در نظر گرفته میشد.
مدیرعامل وقت پیشنهاد میدهد، مبالغی از قیمت خودرو کسر و همچنین افت قیمت محاسبه شود تا شاید طرف اوکراینی حاضر به قبول خودروهای ایرانی شود.
رشد شرکت اقماری خودروسازان در دولت گذشته!
یکی دیگر از موضوعهایی که در دوسال گذشته به آن بسیار پرداخته شده، نحوه ساختن سود شرکتهاست. بیشتر بنگاهها مانند بانکها یا صنایع بزرگ مثل خودرو سازی به جای اینکه فعالیت اصلی خود را سودآور کنند، اقدام به تأسیس شرکت کرده تا سود حاصل عملیات مرتبط با خود شرکت را هم گرفته به حساب خود شرکت منظور میکنند. خودروسازان هم یکی از مجموعههایی بودهاند و بخشی از گزارش تحقیق و تفحص از صنعت خودرو هم به این موضوع اختصاص دارد. علی علیلو رئیس هیأت تحقیق و تفحص از خودروسازان اعلام کرده شرکتهای خودروساز بیش از ۲۳۴ شرکت اقماری دارند که عموم این شرکتها بعد از انتخاباتهای مختلف ازجمله ریاستجمهوری تأسیس شدهاند. او در خلال گفت و گویش با تسنیم اشاره دارد که عمده این شرکتها در دولت قبل ایجاد شدهاند. به گفته او، شرکت ایران خودرو حدود ١٦٤ و سایپا نزدیک به ٧٠ شرکت اقماری دارند که عموم این شرکتها بعد از انتخاباتهای مختلف ازجمله ریاستجمهوری تأسیس شدهاند و براساس آمار دریافتی متاسفانه بیشترین رشد این شرکتها در دولت گذشته بوده است.
الزام بانکها برای وام دادن به خودروسازان
علیلو با بیان اینکه بیش از ٦٠درصد این شرکتها زیانده هستند، گفت: بهدلیل آنکه حساب این شرکتها تلفیقی است همه زیانهای آنها وارد حساب شرکت مادر میشود، این ثمره همین مدیریتهای دولتی و سیاسی است که بهمعنی واقعی خصوصی اداره نمیشود. حدود یکسال پیش سایپا حدود ٣هزارمیلیارد تومان بدهکار بود که درحال حاضر این رقم به ٦هزار و ٧٠٠میلیارد تومان رسیده است. حتی هیأت تحقیق و تفحص سرمایهگذاران خوب را هم به شرکتهای خودروساز معرفی کرد اما آنها فقط مجاز به دیدن خط تولید شدند و درنهایت شرکتها تلاشی برای حضور سرمایهگذاران انجام ندادند.
او اشاره به مشکلهای ریشهای در اداره خودروسازی و نفوذ دولت در این خودروسازان به تسنیم میگوید: شکل ظاهری شرکتهای خودروسازی شرکت ثبتشده خصوصی است اما در باطن دولت ٢٤درصد در ایران خودرو و ١٧. ٥درصد در سایپا سهامدار است که همین امر اختیارات دولت را افزایش داده است. در هر دو شرکت رئیس هیأتمدیره معاونین وزیر صنعت هستند و عزل و نصبها توسط وزیر صنعت، سازمان گسترش و حتی معاونین وزارت صنعت انجام میشود.
تسهیلات به حساب زیان انباشته رفت
علیلو با ابراز «بنده ارایه تسهیلات به خودروسازان را خیانت میدانم» افزود: در تحقیق و تفحص از خودروسازان دو یا سه مورد به شرکتهای خودروسازهزار تا دوهزارمیلیارد تومان وام دادهاند اما آنها این مبلغ را در خط تولید هزینه نکردهاند بلکه این مبالغ بر زیانهای انباشته آنها هم اضافه کرده است. چاشنی این خیانت پرداخت تسهیلات به شرکتهای خودروساز است زیرا امروز هزاران پرونده تقاضای تسهیلات از سوی صنایع کوچک مطرح است که نیازمند مبالغ اندک برای تأمین سرمایه در گردش خود هستند. در همین شرایط سناریوهایی را تدوین و با امنیتی جلوه دادن موضوع خودروسازی؛ بانکها را ملزم به پرداخت تسهیلات به خودروسازان میکنند.
وی همچنین اضافه کرد: بهدروغ میگویند دستور از بالا بوده، درحالیکه بنده با آقای لاریجانی صحبت کردم، گفتند: «چنین دستوری ندادهام،» به ما گفتند: «آنجا مشکلات جدی است و ما هم گفتیم رسیدگی کنید.
قیمت فروش ١٤ میلیون، قیمت مصرفکننده ١٩ میلیون
علیلو از قیمت تمام شده و نحوه قیمتگذاری خودرو نیز گلایهمند است او اضافه میکند: خودروسازان در خودروهایی مانند پراید میتوانند بهصورت استاندارد ٥ تا ٢٠درصد سود دریافت کنند، البته میزان سود بنا به صلاحدید خودروساز و با توجه به شرایط بازار امکان تغییر دارد.
خودروساز کمتر در فروش محصولات خود سود ٢٥درصدی را لحاظ میکند. حال فرض کنید خودروساز میخواهد ١٥درصد سود را در قیمت تمامشده یک پراید ١٢میلیون تومانی محاسبه کند که باید این خودرو را با ١٤میلیون تومان به فروش برساند، اما چرا همین پراید ١٤ میلیونی را ١٩میلیون تومان میفروشند؟! در پاسخ باید گفت همه این افزایش قیمت برای شرکت سود نیست بلکه بهدلیل سوءمدیریتها هزینههای سربار شرکت افزایش یافته و آنها برای جبران این هزینهها اقدام به افزایش قیمت میکنند.
افزایش کشته شدگان ایرانی در حادثه مکه به 5 نفر/ 6 حاجی ایرانی مفقود الاثر هستند (+اسامی)پایان شب گذشته (شنبه) به دنبال جستوجوها، 4 جسد ایرانی در بین کشتهشدگان آن حادثه شناسایی شدند
با افزایش تلفات حادثه سقوط جرثقیل در نزدیکی کعبه در مکه، جنازه 4
ایرانی در میان کشته شدگان شناسایی شدند. با این اتفاق، آمار کشته شدگان
ایرانی در حادثه مکه به 5 نفر افزایش یافت. همچنین از سرنوشت 6 ایرانی در
مکه هنوز خبری نیست و مفقود الاثر هستند. یکی از ایرانیان مفقود الاثر در
یکی از بیمارستان ها پیدا شد.
به گزارش
عصرایران،
حمید محمدی در گفتوگو با ایسنا، ضمن تکذیب خبر منتشر شده در العربیه گفت:
به دنبال سقوط مرگبار جرثقیلی در مسجدالاحرام و انتقال مجروحان به
بیمارستانهای عربستان، بلافاصله از تمام کاروانهای ایرانی خواستیم تا
مفقودشدگان و گمشدگان خود را اعلام کنند. وقتی که تعداد گمشدگان مشخص شد،
تیم پزشکی و امدادگران حج و زیارت ایران به تمام موسسههای درمانی و پزشکی
در مکه مراجعه کردند تا در جستوجوی مفقودین ایرانی باشند.
وی ادامه داد: پایان شب گذشته (شنبه) به دنبال این جستوجوها، 4
جسد ایرانی در بین کشتهشدگان آن حادثه شناسایی شدند که به خانوادههایشان
نیز اطلاع داده شده است.
محمدی
با اعلام اینکه در حال حاضر 6 زائر ایرانی دیگر مفقود شدهاند و گروههای
تجسس پیگیر آنها هستند تا وضعیت آنها را شناسایی کنند، 4 زائر ایرانی فوت
شده در حادثه طوفان مکه را سیدمحمد هاشم ذهی از استان سیستان و بلوچستان،
علیرضا عامری از استان سمنان، ولی اسمعیلی از خراسان جنوبی و محمد مجلسی از
تهران معرفی کرد که شب گذشته شناسایی شدند.
سازمان حج و زیارت اسامی مفقودین حادثه روز جمعه را نیز به این شرح اعلام کرد:
مریم آلطه بناب از کاروان 11266 استان آذربایجان شرقی،
حسن قاسمی درآبادی از کاروان 17710 استان تهران،
فاطمه دامغانی از کاروان 22124 استان سمنان،
کبریبیگم میرغفوری از کاروان 22124 استان سمنان،
احمد حاتمی کلشتری از کاروان بعثه مقام معظم رهبری
محمدجعفر فلاح از کاروان 13352 استان اصفهان.
همچنین شعبان گرجی از کاروان 33021 استان همدان نیز جزو مفقودین بود که به تازگی پیدا شد.
این سازمان همچنین اعلام کرد، خبر مفقود شدن این زائران به خانوادههایشان اطلاع داده شده است.
سازمان
حج و زیارت پیشتر اعلام کرده بود یک زائر ایرانی به نام سیفالله اسدی
مینا از استان همدان در حادثه طوفان مکه درگذشته و 32 تن دیگر مجروح
شدهاند.
این در حالیست که شبکه العربیه امروز در گزارشی اعلام کرد، بر اثر
حادثه روز جمعه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام، 25 ایرانی کشته شدهاند.