تابناک: سالگرد رحلت ˈجهانگیر خان قشقایی سمیرمیˈ، بزرگ مردی از تبار فقه، حکمت، معرفت و از عشایر ایل قشقایی، همین دیروز مصادف با سیزدهم ماه ضیافت الله بود.
کد خبر: ۵۵۸۴۳
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴ 01 July 2015
جهانگیر، حکیم و عالم وارسته آن روزها خوان گسترده علم و معرفتش را بر خانزادگی ایل و قبیله اش ارجحیت داد تا نام و نشانش همچون نگینی بر تارک معرفت و اندیشه این سرزمین بدرخشد و نور افشانی کند.

جهانگیر در سال 1243 هجری قمری در روستایˈکِزِنˈ از توابع بخش وَردشت شهرستان سمیرم در استان اصفهان متولد شد.

پدرش محمد خان از طایفه بزرگ دره شوری، تیره جانبازلو و از عشایر منطقه وردشت و مادرش از اهالی ˈدهاقانˈ از شهرهای تابعه آن روزهای سمیرم عُلیا بود.

جهانگیر در اوان کودکی با مادرش زندگی کرد تا بعدها در کنار پدر کوچندگی بیازماید و همزمان با حرکت با گله گوسفندان به فراگیری درس و تحصیل بپردازد.

او که سرشار از استعداد بود، احساس کرد ماندن در ایل و کوچیدن در زمستان و تابستان، با تحصیل او سازگاری ندارد پس تصمیم گرفت از ایل دل ببرد و به تحصیل ادامه دهد.

آورده اند در برخوردی که بین ˈهمای شیرازیˈ (پدربزرگ استاد جلال الدین همایی) با حکیم جهانگیر خان قشقایی پیش آمد، جهانگیر از مرحوم همای شیرازی نشانی تارساز را جویا شد، استاد در اثنای راهنمایی وی به سوی تارساز و سوال و جواب متوجه شد که رگه هایی از ذوق و درایت و ذکاوت در جهانگیر ملموس است.

همای شیرازی گفت: با این استعداد حیف است ضایع شوی. میل داری درس بخوانی؟ و جهانگیر خان پاسخ داد: از خدا می طلبم.

اینجا بود که شوق تحول در یکی از سلاله های فقه و حکمت متجلی شد و مسیر زندگی جهانگیر خان به حکمتی انجامید که پیشوند ˈحکیمˈ را برازنده نامش نمود و خان را به خانزادگی ایلیاتیش به یادگار ثبت کرد.

حکیم بعد از نصیحت هما گفت: ˈنیک گفتی و مرا از خواب غفلت بیدار کردی و اکنون بگو چه باید کنم که خیر دنیا و آخرت در آن باشد.

بلند همتی حکیم سبب شد که بعد از گذشت 40 سال از عمرش که در ایل قشقایی سپری شده بود، بقیه عمر بابرکت خود را در یادگیری علوم مختلف از جمله: فلسفه، حکمت، عرفان، فقه، اصول، ریاضی و هیئت بکوشد.

ˈاشرف جهانگیری جانبازلوˈ عموزاده حکیم و از اهالی سمیرم درباره حکیم جهانگیر خان به خبرنگار ایرنا گفت: این استاد فرزانه عموی مادر بزرگ پدری وی است.

وی با اشاره به زندگی خانواده جهانگیر خان در کوچ و اقامت در روستای کزن افزود: جهانگیر خان سال ها زندگی در سیاه چادر را تجربه کرد و افتخاری برای جامعه عشایری سمیرم است.

وی گفت: ضروری است مسوولان شهرستان سمیرم برای تشکیل بنیاد فرهنگی با نام حکیم جهانگیر خان اقدام کنند تا شناخت زوایای زندگی و معارف این استاد بزرگ برای همگان فراهم شود.

استاد دانشکده الهیات دانشگاه اصفهان نیز از حکیم جهانگیر خان بعنوان ستاره ای درخشان در جهان اسلام یاد کرد.

ˈمحمد حسین ریاحیˈ افزود: این عالم وارسته توانست با ویژگی های شاخص اخلاقی و تربیتی اثرگذار و ماندگار باشد.

وی با بیان اینکه کسب معارف دین و فلسفه در سن چهل سالگی کاری دشوار است، ادامه داد: همین اراده و روی آوردن به تحصیل در حوزه علمیه اصفهان نشان از شخصیت برجسته فقهی و علمی این بزرگ مرد تاریخ اسلام دارد.

به اعتقاد این محقق تاریخ و تمدن ایران و اصفهان، جهانگر خان قشقایی توانست بعد از سال ها رکود، مکتب فلسفی اصفهان را احیا کند و جانی تازه به فلسفه این خطه بدمد.

این استاد دانشگاه با کم نظیر خطاب کردن شخصیت جهانگیر خان قشقایی اضافه کرد: حکیم جهانگیر خان شاگردانی تربیت کردکه هر کدام استادانی فرهیخته و بنام در دوران معاصر هستند.

ریاحی اظهار کرد: حکیم قشقایی از هنگامی که وارد حوزه علمیه شد تا موقعی که خاکیان را بدرود گفت با همان لباس ساده ایل شامل کلاه پوستی و پالتو پوست، زندگی را در حجره سپری نمود و در همان حجره دعوت حق را لبیک گفت.

وی خاطر نشان کرد: بعضی از شاگردان حکیم جهانگیر خان مثل ˈحاج آقا رحیم اربابˈ و ˈشیخ غلامحسین ربانیˈ نیز به تبعیت از استاد خود تغییر لباس ندادند.

آخوند کاشی از دوستان صمیمی و یار باوفای حکیم جهانگیرخان قشقایی بود.

جهانگیر خان از هنگامی که در مدرسه صدر بازار اصفهان به تحصیل و تدریس مشغول بود، هم مباحثه آخوند کاشی بود. هردو از شاگردان آقا محمد رضا قمشه ای بودند. هر دو تا پایان عمر در آن مدرسه می زیستند. آخوند ملا محمد کاشی مدت 84 سال عمر کرد و در این مدت همچون حکیم قشقایی مجرد بوده و همسری اختیار نکردوآخوند کاشی از نوادر اعصار بود و در علم، زهد، تقوا و تدریس، از اسوه های علم و عمل بود.

حکایات عجیب از این عارف صمدانی و متأله ربانی نقل می کنند؛ از جمله این که:«روزی پس از پایان درس، یکی از طلاب به محل درس آن بزرگوار (آخوند کاشی) آمد و گفت: آقا این شیخ می گوید: دیشب به وقت سحر دیدم که از در و دیوار صدای «سبّوح قدّوس ربّ الملائکه و الرّوح» برمی آید و چون در نگریستم، دیدم که آقای آخوند قشقایی به سجده افتاده و این ذکر را می گوید.

آخوند کاشی فرمود: این در و دیوار به ذکر من متذکر گشته باشند، امری نیست؛ بلکه مهم آن است که او از کجا محرم این راز گشته است؟!

در همین رابطه جابری انصاری (یکی از شاگردان حکیم قشقایی و آخوند کاشی) می گوید: هر نیمه شب، حکیم با سوز و گداز نماز می خواند که بدنش به لرزه می افتاد و از بیرون حجره صدای حرکت استخوان هایش احساس می شد».

زندگی استاد فرزانه حکیم جهانگیر خان در شب سیزدهم رمضان سال1328 ه.ق. به پایان رسید و در تخت فولاد اصفهان پشت تکیه ˈسید محمد تُرکˈ به خاک سپرده شد.
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :