به گزارش تابناک اصفهان، روزنامه های اصفهان در شماره امروز خود به بررسی مسائل مختلف استان و کشور پرداختند.روزنامه اصفهان امروز با توجه به اینکه مدتی است که استعفا، استیضاح، رفتن شهرداری از شهری و ورود به شهرداری دیگر شهرستانهای استان به عناوین برتر رسانه ها تبدیل شده است، با توجه به این مسئله این روزنامه به بررسی این اتفاق در این برهه زمانی خاص پرداخت.
روزنامه اصفهان امروز در صفحه سیاسی خود درباره دومینوی استعفای سیاسی مدیران نوشت: مدتی است که استعفا، استیضاح، رفتن شهرداری از شهری و ورود به شهرداری دیگر شهرستانهای استان بهعنوان یک خبر روتین برای خبرگزاریها تبدیلشده است، اتفاقی که شاید در برهه زمانی خاص خود طبیعی به نظر آید.
به گزارش تابناک اصفهان به نقل از روزنامه اصفهان امروز، مسئله مهم در این مجال، سوءاستفاده برخی از این مدیران از تریبونهایی است که به اسم خدمت به شهروندان در اختیار میگیرند و با برنامههای چنین و چنانی حرف از شهری آباد و آبادانی میزنند اما بهمحض کسب مقبولیت نسبی در منطقه، هوای پست بالاتر به سرشان میزند و بیخیال کار خلق ا... میشوند.
مدتی است که استعفا، استیضاح، رفتن شهرداری از شهری و ورود به شهرداری دیگر شهرستانهای استان بهعنوان یک خبر روتین برای خبرگزاریها تبدیلشده است، اتفاقی که شاید در برهه زمانی خاص خود طبیعی به نظر آید. ولی در زمان فعلی و درحالیکه فقط دو سال از زمان منصوب شدن آنها بر کرسیهای شهرداریها میگذرد و سال، سال سیاسی و انتخاباتی است، نهتنها مناسب نیست بلکه آسیبزا است، بهعنوانمثال شاهد بودیم که شهردار گلپایگان بارأی اکثریت اعضای شورای اسلامی شهر استیضاح و برکنار میشود، شهردار شاهینشهر با قبول کردن سمت فرمانداری شهرستان مبارکه از سمت خود استعفا داد و هماکنون این شهر با سرپرست اداره میشود.
شهردار فولادشهر اگرچه خود دلایل شخصی را برای استعفا به شورای این شهر ارائه داده است اما اخباری مبنی بر تمایل وی برای سکانداری شهر شاهینشهر به گوش میرسد.
شهردار شهرضا نیز استعفای خود را به شورای اسلامی شهر ارائه و این شورا نیز استعفای وی را قبول کرد.
با نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس دهم فعلوانفعالات بعضاً عجیبی در برخی از بدنههای رسمی کشور در حال به وقوع پیوستن است و بهنوعی یک موج بزرگ و شاید یک سونامی هجوم به سمت انتخابات و بر زمین ماندن کار مردم در حال شکلگیری است. استعفاهای پیاپی و پردامنه مدیران شهری و استانی و بهویژه کنار رفتن تعداد زیادی از شهرداران استان اصفهان در اغلب شهرستانها و حرکتشان به سمت جایگاهی بالاتر، جدای از نقاط مثبتی که شاید در حوزه بلوغ سیاسی داشته باشد، موجی از سردرگمی را در مدیریتهای شهری رقمزده است.البته این اتفاق تازهای نیست و یک الگوی به نسبت کوچکشده از وضعیت عمومی کشور است چراکه حواس برخی بیشازحد به سمتوسوی اسفند 94 پرت شده است.
در شرایط فعلی با افرادی مواجهه هستیم که خیلی زود و سراسیمه وارد سوءاستفاده از اوضاع سیاسی شدهاند و طی هر روندی تلاش میکنند تا بهجای اعتمادسازی و تشویق مردم برای حضور در عرصه سیاسی کشور، بیشتر اقدام به رأی سازی برای مردم نمایند.
بهویژه برخی اقداماتی که در بدنه دستگاههای رسمی کشور شکلگرفته و افراد قانونی یا غیرقانونی و بیتوجه به ردای رسمی خود که نماینده همه مردم هستند، پای در عرصه تصمیم سازی و هدایت افکار عمومی گذاردهاند.نباید حق طبیعی افراد را در رشد و پیشرفت سیاسی نادیده گرفت و طبیعتاً هر فردی تمایل به رشد دارد اما نکته مهم این است که آیا رشد سیاسی افراد باید به قیمت بر زمین ماندن کار مردم و اختلال در نظام مدیریتی شهرها تمام شود.
که این قیمت تمامشدهای است بسیار گران که نهتنها مردم را ناراضی و معطل میگذارد بلکه دود آن به چشم مدیرانی خواهد رفت که مصلحتهای کلان کشور و استان و شهرها را در نظر نگرفته و بیشتر به فکر میز خطابههای انتخاباتی خود هستند.
مسئله دیگر سوءاستفاده برخی از این مدیران از تریبونهایی است که به اسم خدمت به شهروندان در اختیار میگیرند و با وعدههای چنین و چنانی حرف از شهری آباد و آبادانی میزنند اما بهمحض کسب مقبولیت نسبی در منطقه، یا از خدمت و وظیفه غافل میشوند و یا هوای مجلس به سرشان میزند و در فضای دیگر سیر میکنند.
استعفاهای سیاسی، ضربه به مشارکت عمومی
نکتهای که اذهان عمومی را ناراحت میکند بهرهبرداریهای شخصی از پستهایی است که به اسم مردم و به کام مسئولان میشود و صرفاً جنبههای تبلیغی آن برای حضور در وادی وسیعتر است.
اینگونه رفتارها و این نوع نگاه به مسئولیتهایی که با پشتوانه رأی ملت در حوزههای شهری و استانی رقم میخورد، آسیبهای گرانی را بر پیشانی مشارکت عمومی وارد خواهد کرد. بیاعتمادی، کاهش رغبت و البته تقلیل سرمایه اجتماعی در رابطه با حضور و تصمیمگیری مردم برای چنین جایگاههایی واضحترین و پردامنهترین آسیب این رفتارهای غیرحرفهای مسئولان است.
بهعلاوه که با بررسی چنین برخوردهایی از سوی مدیران بومی برخی شهرها و حتی استانهای کشور در قبال مسئولیت محوله به آنها، بهخوبی میتواند دلایل توسعه و یا عقبماندگی برخی نقاط و تفاوت سطح نقشآفرینی درصحنههای کلانشهری و کشوری را دریافت. اتفاقی که بازهم مردم متضرران اصلی آن هستند و در کنار همه مشکلات باید بار بیکفایتی و کارهای انجامنشده مسئولان در منطقه و شهر خود را به دوش بکشند.
رفتار و عملکرد حرفهای و پایبندی به تعهدات و وعدهها و البته پاسخگویی به اعتماد ملت، حقیرترین و کوچکترین بدیهیاتی است که در این روزهایی که هوای سیاست ابری است، از مسئولان انتظار میرود.