مرور روزنامه‌های دوشنبه ۲۱ آذرماه
سد چم‌شیر، فاجعه‌ای بزرگتر از سد گتوند؟، اعتراض سران به شفاف نبودن سه قوه!، یک وعده غذا چند در می‌آید؟، حراج ذخایر اسکناس دلار، قوانین حمایتی از زنان معطل مجلس، پیگیری صنوف از وضعیت روزنامه نگاران و هنرمندان، عقب نشینی آمریکا مقابل ریاض و رقم و زمان واریز سود سهام عدالت همچنان در ابهام از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۸۱۶۵۷
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۸ 12 December 2022

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز دوشنبه ۲۱ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادامه واکنش‌ها به اظهارات چینی‌ها در عربستان، عدم قطع یارانه نقدی بابت خرید ارز دولتی و گرد و خاک پاییزی دلار در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


پیام‌های ابهامات داخلی و چرخش‌های خارجی برای اقتصاد ایران


مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان پیام‌های ابهامات داخلی و چرخش‌های خارجی برای اقتصاد ایران نوشت: با گذشت پنج روز از رای اعتماد مجلس به وزیر جدید راه و شهرسازی همچنان بحث بر سر چالش پیش روی وزیر جدید با طرح بر زمین مانده نهضت ملی مسکن پابرجاست. طرحی که به گفته مهرداد بذرپاش به ۲۸۰۰ هزار میلیارد تومان (۲ برابر کل بودجه عمومی امسال) منابع نیاز دارد و در نخستین اظهارنظر از سوی سکاندار بخش مسکن، نوعی تردید و ابهام درباره چگونگی تحقق این رقم مطرح شد و البته راهکار دقیقی برای خروج تامین مالی طرح نهضت ملی مسکن از ابهام مطرح نشد. البته باید منتظر ماند و دید راهکار‌های جایگزین در این باره چیست، ولی در هر صورت حجم بالای منابع لازم، افت شدید قدرت خرید متقاضیان و دیگر چالش‌ها از جمله تامین مصالح مورد نیاز با توجه به کمبود برق و گاز مسائلی است که محدودیت‌های اجتناب ناپذیری را پیش روی سیاست گذار قرار می‌دهد. واقعیت این است که ما در برهه‌ای مهم و حساس از جهت تعیین چارچوب‌های توسعه‌ای قرار داریم. با گذشت یک دهه از رشد اقتصادی نزدیک به صفر در دهه ۹۰، چهار سال متوالی تورم بیش از ۴۰ درصد و وضعیت نامناسب برخی دیگر از شاخص‌ها در سال‌های اخیر، نیاز به تغییر رویکرد در اقتصاد ایران جدی است. همزمان فرارسیدن موعد تدوین، تصویب و اجرای برنامه هفتم توسعه نیز بهانه خوبی است که تجدیدنظر جدی در برخی ساختار‌ها و روند‌های تصمیم گیری در اقتصاد صورت گیرد. علاوه بر این، اغتشاشات اخیر نیز نشان داد که اگرچه بهانه ماجرا و بخشی از دلایل وقوع این رویداد ناشی از مسائل فرهنگی و اجتماعی است، اما حتما بستر اقتصادی سال‌های اخیر زمینه مهمی را برای تشدید نارضایتی‌ها در حوزه‌های دیگر ایجاد کرده است؛ بنابراین از این منظر نیز فرصت اصلاح در روند‌های تصمیم گیری در اقتصاد کشور ایجاد شده است و باید از این فرصت استفاده کرد و با ترسیم چشم اندازی از اصلاحات اقتصادی، زمینه شکل گیری و تشدید نارضایتی‌های اجتماعی را از بین برد یا کاهش داد. تجربه ناکام سیاست گذاری در حوزه مسکن چه در دولت قبل و چه در دولت فعلی و ناکامی در طراحی بسیاری از برنامه‌ها نشان می‌دهد که اقتصاد کشور در سال‌های اخیر به اصلاحات ساختاری در سطح تصمیم سازی و تصمیم گیری نیاز دارد به نحوی که هماهنگی و تمرکز در اجرا را افزایش دهد. واضح است که در ساختار کشور، قوه مجریه و شخص رئیس جمهور اختیارات قابل توجهی دارد و می‌تواند محور تصمیم گیری و تصمیم سازی باشد. از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم، رئیس جمهور سعی کرد با معرفی معاون اول به عنوان محور و فرمانده تیم اقتصادی، از تشتت و چندگانگی احتمالی در تیم اقتصادی بکاهد. در کنار این مسئله ظرفیت شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا نیز در اتخاذ تصمیمات فوری به تمرکز در تصمیم گیری کمک می‌کند. با این حال همچنان شاهد تحول چشمگیری در تصمیم سازی‌های مرتبط با اقتصاد نیستیم. پرونده‌هایی نظیر همکاری ۲۵ ساله ایران و چین بدون نتیجه مشخص سپری شده است و این روز‌ها روی دیگر چینی‌ها را در عرصه سیاست خارجی و اقتصاد دیده ایم. مسئله طرح نهضت ملی مسکن همچنان با ابهام جدی مواجه است. بازار ارز باز هم دچار نوسانات شده است و در نهایت در برنامه هفتم توسعه شاهد گفتمان اقتصادی واضح و روشنی نیستیم.


تبلیغاتسپیدار


به نظر می‌رسد تجدید‌نظر‌هایی در تیم اقتصادی و تصمیم سازان اقتصادی دولت با هدف درک دقیق‌تر و استفاده بهتر از مناسبات حاکم بر مناسبات بین الملل موضوعات اقتصادی و شکل گیری تیمی منسجم و غیرائتلافی ضروری است. اتفاقات ماه‌های اخیر در پیشرفت کریدور‌های رقیب منطقه‌ای، توافقات اقتصادی مهم در کشور‌های رقیب و چرخش‌های معنادار در سیاست‌های برخی دوستان خارجی نشان می‌دهد که پنجره‌های بیرونی اقتصاد در حال محدود شدن است و ایران نیاز دارد برای استفاده از فرصت‌هایی که در حال محدود شدن است، تصمیماتی سریع‌تر و کارآمدتر در حوزه اقتصاد بین الملل و مسائل داخلی اقتصاد خود بگیرد.

 


ناپختگی دیپلماتیک چین


علی‌اصغر زرگر کارشناس روابط بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: سیاست خارجی کشور‌ها برای حفظ منافع ملی آن‌ها اعمال می‌شود و اینگونه نیست که کشوری دوست و دشمن دائمی داشته باشد. کشور‌ها با توجه به منافع ملی خود تصمیم می‌گیرند با کشور دیگری وارد مذاکره شده و قرارداد اقتصادی انعقاد کنند. این یک اصل در روابط بین‌الملل است و هرکشوری در پی افزایش قدرت خود و حفظ و تضمین منافع ملی خود است. چین از این مقوله جدا نیست. چین کشوری ابرقدرت است که خواه ناخواه منافع مختلفی در اقصی نقاط دنیا دارد و مدت‌هاست که به کشور‌های خاورمیانه و حوزه خلیج فارس و خصوصا ایران و جاده معروف ابریشم علاقه‌مند است تا قدرت خود را در این جهت گسترش دهد. چین دارای ضعفی بزرگ است که آن ضعف کمبود انرژی است و برای تامین نیاز‌های انرژی خود باید در فکر آن باشد که در کشور‌ها سرمایه‌گذاری کرده و در بلندمدت برای تامین انرژی خود حساب باز کند. این مورد هدف اصلی است که چینی‌ها در دستور کار دارند. چین اقتصادی در حال رشد دارد و به رغم دوران رکود اقتصادی در همه‌گیری کرونا، اما چینی‌ها از تولید باز نایستادند و کالا‌های زیادی برای صادرات دارند. چینی‌ها با تهران تفاهمنامه ۲۵ ساله امضا کردند که بر اساس آن باید قرارداد‌های متعدد اقتصادی با تهران منعقد کنند. این تفاهمنامه هم در داخل و هم در خارج از کشور مقداری با تبلیغات سوء همراه بود. چه بنگاه‌های رسانه‌ای داخلی چه خارجی تلاش کردند این تفاهمنامه را با حاشیه‌هایی روبه‌رو کنند. از طرف دیگر تحولاتی که در داخل ایران به وقوع پیوست مورد رصد چینی‌ها هم هست. در عین حال چینی‌ها به ایران بسنده نکردند و مدت‌هاست در خلیج فارس در حوزه‌های اقتصادی درگیر بودند. عربستان و امارات منابع انرژی سرشاری دارند لذا چین قصد دارد در این کشور‌ها سرمایه‌گذاری کند. تجارت چین با عربستان ۳ برابر تجارت آمریکا با عربستان است یعنی بیش از ۷۰ میلیارد دلار با عربستان مراودات مالی دارد. در حالی که چین با عراق حدود ۳۰ میلیارد دلار مراوده یا با ایران کمتر از ۲۰ میلیارد دلار مراودات مالی دارند. در نتیجه طبیعی است که در حوزه نفت و گاز و سایر سرمایه‌گذاری‌ها نیزخواه ناخواه به عربستان نزدیک شوند. تا منابع نفتی خود را در بلندمدت تامین کنند. حال این سوال به وجود می‌آید که آیا چین ایران را دور زده است؟ لزوما خیر، اما در عین حال چینی‌ها برای اینکه بتوانند منافع ملی خود را تامین کنند، خواه ناخواه خارج از قواعد دیپلماتیک اعلامیه‌های سیاسی و اقتصادی علیه ایران امضا کرده و به ساز عربستان می‌رقصند تا بتوانند دل کشور‌های عربی را به دست آورند. به نظر می‌رسد چینی‌ها در این ارتباط از حساسیت ایرانی‌ها یا تاریخ جزایر سه‌گانه بی‌خبر باشند. چین در نظر ندارد که کشور‌های حوزه خلیج‌فارس تازه به دوران رسیده‌اند و تاریخ مختصری دارند در حالی که ایران دارای تاریخ چندین هزار ساله است. از این منظر به نظر می‌رسد چینی‌ها ناپختگی دیپلماتیک از خود نشان داده‌اند. البته این نکته را باید در نظر گرفت که چینی‌ها در حال حاضر کار روتین اقتصادی خود و گسترش رابطه دیپلماتیک خود با منطقه را در دستور کار دارند و تضمین نیاز‌های خود را از این حوزه در نظر دارند. از سوی دیگر البته آمریکایی‌ها راضی نیستند که پای چینی‌ها به ایران و سرمایه‌گذاری در ایران باز شود. غربی‌ها و آمریکایی‌ها ایران را مرکزی برای مدیریت منطقه می‌دانند. ایران کلید خاورمیانه است و شاید مهمتر از همه کشور‌های خاورمیانه باشد. از این منظر در تلاشند چینی‌ها را از ایران دور نگه دارند و آن‌ها را به سوی سرمایه‌گذاری در حوزه خلیج فارس سوق دهند.

 

از شی‌جین پینگ هم می‌توان آموخت


روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان از شی‌جین پینگ هم می‌توان آموخت نوشت: از لحن واکنش بعضی مسئولین دولت جمهوری اسلامی ایران به بیانیه ضدایرانی مشترک چین و عربستان پیداست که دولتمردان ایرانی از رئیس جمهور چین انتظار نداشتند با آل سعود علیه ایران همصدا شود و دولت جمهوری اسلامی ایران را به مداخله در امور کشور‌های منطقه متهم کند و از ایران بخواهد در زمینه مسائل هسته‌ای به خواسته‌های غرب پاسخ مثبت بدهد.
در بیانیه مشترک چین و عربستان که به مناسبت سفر «شی‌جین پینگ» رئیس جمهور چین به عربستان منتشر شده، از ایران خواسته شده از دخالت در امور داخلی کشور‌های منطقه خودداری کند و با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری نماید. متن عبارت بخش ضدایرانی این بیانیه چنین است: «در پایان نشست، سران عربستان و چین در ریاض، دو طرف همچنین از ایران خواستند در امور داخلی دیگر کشور‌ها دخالت نکند. چین و عربستان همچنین بر لزوم تقویت همکاری‌های مشترک پکن و ریاض برای تضمین صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران هم تاکید کرده و از ایران خواستند به معاهده منع سلاح‌های هسته‌ای پایبند باشد.» حمایت عجیب رئیس جمهور چین از ادعای واهی امارات درخصوص مالکیت بر جزایر سه‌گانه ایرانی هم برگ سیاه دیگری بر این پرونده افزوده است.
واکنش دولت جمهوری اسلامی ایران به بیانیه ضدایرانی چین و عربستان و ابراز گلایه یا انتقاد از رئیس جمهور چین بابت این مواضع ضدایرانی، امری طبیعی است، ولی خوبست مسئولان ایرانی از این بیانیه‌ها، درسی هم بیاموزند. آنچه می‌توان از مواضع ضدایرانی رئیس جمهور چین در سفرش به عربستان آموخت اینست که در عرف بین‌الملل تمام کشور‌ها به منافع خود فکر می‌کنند و هنگامی که پای منافعشان در میان باشد، این حق را به خود می‌دهند که منافع دیگر کشور‌ها را قربانی کنند. این درس، در زمینه چگونگی حضور در عرصه سیاست بین‌الملل نیز آموختنی‌هائی دارد.
دولت چین از این قاعده مستثنی نیست هرچند مسئولان آن در خلوت با مسئولین ایرانی لاف دوستی زیادی می‌زنند. همین روش را چینی‌ها نسبت به روسیه در جریان جنگ اوکراین اعمال کردند. انتظار روس‌ها این بود که چین در این جنگ به صورت همه‌جانبه در کنار آن‌ها باشد و برای به پیروزی رسیدن ارتش روسیه در اوکراین که به نوعی پیروزی بر غرب و به ویژه رقیب سرسخت چین یعنی آمریکا محسوب می‌شود سنگ تمام بگذارند. دیدیم که چنین نشد و چینی‌ها نه‌تن‌ها با روس‌ها در این زمینه همراهی نکردند بلکه با استفاده از فرصت به دست آمده، نفت روسیه را با قیمت نازلی خریدند و از رهگذر جنگ اوکراین جیب‌های خود را پر کردند. رفتار چینی‌ها با آمریکا هم حتی در مقطع کنونی که آمریکا بر سر ماجرای تایوان برای چین شاخ و شانه می‌کشد، بسیار پندآموز است. رئیس جمهور چین با رئیس جمهور آمریکا دیدار می‌کند، از مذاکره کردن با دشمن دیرینه خود ابا ندارد و در همان حال، به عربستان می‌رود و قرارداد جامع همکاری‌های تجاری و فنی با آل‌سعود امضا می‌کند تا به آمریکائی‌ها بگوید رقیب قدرتمندی برای آنهاست.
آل سعود هم در عین حال که چراغ سبز‌های متعددی از دولت آمریکا دریافت می‌کنند و بن‌سلمان را از تحت تعقیب قرار گرفتن به خاطر دست داشتن در قتل جمال قاشقچی تبرئه می‌نمایند و از آمریکا برای او مصونیت می‌گیرند، با رئیس جمهور چین دست دوستی می‌دهند. هم‌اکنون چین ۳۰۰ میلیارد دلار تبادل تجاری با کشور‌های عربی منطقه دارد که ۸۰ میلیارد دلار آن متعلق به عربستان است. با این روش زیرکانه است که بن‌سلمان موفق می‌شود در بیانیه مشترک عربستان و چین، محور‌های ضدایرانی را بگنجاند تا علاوه بر روی ترش نشان دادن به ایران، به آمریکا هم بگوید رئیس جمهور بزرگترین رقیب واشنگتن را وادار به موضعگیری علیه جمهوری اسلامی ایران کرده است.
دولتمردان ما اگر از این واقعه عصبانی می‌شوند، در کنار آن باید به این واقعیت نیز فکر کنند که مدیریت کشور به فراگرفتن قواعد سیاسی بین‌المللی نیاز دارد. آن‌ها از یکطرف با ملاحظه وقایعی از قبیل رفتار چین با کشور‌های عربی منطقه باید بیاموزند که هرگز نباید به دولت‌هائی همچون چین و روسیه اعتماد کنند همانگونه که به آمریکا و کشور‌های غربی نمی‌توان اعتماد کرد و از طرف دیگر باید به این نتیجه برسند که با دولت‌ها می‌توانند رابطه برابر داشته باشند، با آن‌ها مذاکره کنند و منافع کشور و ملت خود را در رابطه داشتن و مذاکره کردن تامین نمایند. در این چارچوب، ما می‌توانیم براساس یک سیاست متوازن با کشور‌های شرقی و غربی رابطه داشته باشیم و کشور و ملتمان را از مزایای فراوان چنین سیاستی بهره‌مند نمائیم.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار