قدیمترها افرادی در محلات با چهارچرخ میچرخیدند و لوازم کهنه پلاستیکی ، کاغذ باطله و ظروف مسی را گرفته و به جای آن به مردم نمک میدادند ، مردم به آنها میگفتند "نمکی"، گاهی هم به بچههای بامزه و شیرینی که حروفی را در مکالمه جا میانداختند میگفتند «بانمکه» یا "نمکیه" برای نگهداری مواد غذایی هم در زمستانها آنها را نمک سوز میکردند مثلاً برای جلوگیری از فساد گوشت و ماهی و "برگ مو" آنها را نمکی و نمک اندود میکردند. و در این زمینه ضرب المثلی بود که "هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک." هر چه هست "نمک" چیز خوبی در زندگیست، ولی به اندازه ، اگر نمک بدن انسان پایین بیایید فرد دچار تشنّج میگردد و به کما میرود(هایپوناترمی) اگر نمک بدن انسان خیلی بالا برود شخص هم دچار تشنّج گردیده و به کما میرود(هایپر ناترمی). از قدیم هم نمک را سمّ سفید دانسته و مصرف زیاد نمک را عامل فشارخون بالا دانسته و پزشکان همواره توصیه به حذف نمک و نمکدان از سفرهها و کم کردن نمک در غذاها داشتهاند.
در سیستم بهداشت درمان وقتی همه چیز را گند برداشت ، پزشکان متخلّف زیرمیزی میگرفتند ، دارو شد کالای قاچاق و شبنم خانمها شدند قاچاقچی دارو ، حقّ ویزیت شد دلبخواهی و نظام ارجاع و پزشک خانواده و طرح سلامت پُر طمطراقِ وزیر قبلی به دلیل نبود پول به خواب زمستانی فرو رفتند مسئولان تصمیم گرفتند که برای گندزدایی سیستم بهداشت و درمان از نمک استفاده کنند و در نهایت در اتاق فکرهای بسیار پیشرفتهی دولت "نمکی" رونمایی شد.
نمکی داستان ما ۲۵ سال قبل معاون وزیر بهداشت بود و مدیریت چند شرکت داروسازی را هم در کارنامهی خود داشت چندسالی هم در وزارت کشاورزی و سازمان برنامهوبودجه کار کرده بود. اصلاً تعجّب نکنید که اگر بگوئیم در تمام این حوزهها واقعاً به معنای واقعی کلمه "نمکی" بود.
اساساً هر سازمان و وزارت خانهای کمنمک میشد "جناب نمکی" صرفِ نظر از تخصّصشان به آنجا اعزام تا کمبود نمک آنجا جبران و آن سازمان از مزه نیفتد.
وزیر با نمکِ ما جناب نمکی در ابتدای وزارتش برای آنکه از وزیر بهداشت قبلی عقب نیفتد ، تواناییهای خودش را رسانهای کرد: مثلاً برای بیماری در اورژانس بیمارستان رودان که اصلاً بالشت نمیخواست و فقط سرش را بلند کرده بود که دور و برش را نگاه کند و جناب وزیر با نمک "نمکی" را نگاه ببیند با هیبت و "رستموار" وارد صحنه شد و بالشتی برای وی تهیه کرد و به این ترتیب مشکلات بهداشت درمان هرمزگان را رفع کرد.
اخیراً جناب نمکی فرمودهاند: که باید جلوی ورود ویروس کرونا را گرفت و مانع از ورود ایشان به کشور شد . فکر کنم منظور ایشان پاشیدن نمک در تمام مرزهای زمینی و هوایی و دریایی کشور به منظور گندزدایی باشد ولی این همه نمک را از کجا بیاوریم ؟
بهتر است جناب "نمکی" عزیز را سوار هواپیما نموده و دور ایران «دور ، دور» بدهیم و ویروس کرونا با دیدن وزیر با نمک از مرزهای ما فاصله بگیرد. یا در ورودیهای کشور عکسهایی از جناب نمکی نصب تا ویروس با دیدن تمثال مبارک ایشان فرار کند ، تمام افراد زیر هشت سال هم لباسی با عکس "نمکی" به تن کنند و مانع از ورود ویروس به بدنشان شوند.
فقط باید مراقب بود که نمک بدنمان بالا نرود وگرنه ممکن است هنوز ویروس شروع نکرده دچار پُر نمکی شده و بیهوش شویم.
انتهای پیام/*