شما قضاوت کنید!
در اوج بی اعتمادی عمومی به جناب همتی و اطرافیانش و برخلاف نهی همگان، من اعتماد به آنها را نیز امتحان کردم!
ماهها پیگیری و چندماه سکوت بیاعلام قبلی اخیرم ، در کنار چراهای حق بسیار ، باعث گردید بی نصیب از برچسب برخیها در این بازار گرم وصله چسبانی نگردم ، هرچند که با تمسک دائمی ام بر «ان الله مع الصابرین» تا امروز 'ماههم' پشت ابر نمانده و بر آشکاری دیر یا زودش ، الحمدلله جز خیر عایدم نگشته!
در کنار مطالبات عمومی مطالبهگران استان ، حقیر نیز با اندک وسع خود آنهم نه به مثابه دیگران با خواهش و تمنا ، بلکه با التماس در مورد برخی دغدغه ها مردم و شک و شبهات حاصله مخصوصاً پیرامون واگذاری مزارع پرورش میگو در حاشیه برخی شهرها و روستاهای استان ، شروع به اعاده حقوق مردم از مسئولین استانی و در رأس آنها استاندار محترم نمودم و با ارائه راهکارهایی به اذعان همگان و حتی شخص ایشان! ، با بیان و ادبیاتهای مختلف و همه فهم و صد البته در کمال احترام ، ارائه طریق نموده و دست دست دراز کرده ی مذاکره توام با ارائه راهکارم را در راستای رفع کامل شک و شبهات موجود! لحظهای پایین نیاوردم!
روزها و ماهها توام با پیام و پسغامهای متعدد به بی اعتنایی حضرات یا جوابهای انحرافی گذشت تا اینکه سرانجام پس از سالی نامه نگاری و پیگیری جمیع مطالبه گران در فضایی حقیقی و مجازی، سرانجام پیام آوری از کاخ استانداری پیام آورد که سلطان را دل به رحم آمده و شما را به حضور طلبیده که بداند دردت چیست و راهکارت کدام است!؟
در هر حال حقیر تاکنون مسئول ندیده! نیز فی الفور شال و کلاه کرده ، شرفیاب حضور شده و علاوه بر مکاتبات متعدد قبلی ، شفاعآ نیز درخواست های مکرر گذشته را حضوری به عرض همایونی رساندم و طلب استمداد و خروج از مشکل موجود نمودم ، الحمدلله از بیان بعد از بیان مایش هویدا گشت که عالیجناب طبق رسم از قرار معلوم مرسوم شده خود! به مثابه هنگامه شرفیابی سایر منتقدین قبل و بعد از ما! علی الظاهر خوشی ظاهری اشان را نثار رخ ما نیز نمودند! و در پی آن من که ماجراها شنیده بودم از وسوسه های شیطان! چون متوجه قصدشان بر تقدیم وعده و وعیدهای شیرین خارج از دستور کار! دیدم ، لذا فیالفورتر از آمدنم پیش دستی کرده و به عرض مبارک رساندم که: عالیجنابا ! همانگونه که قبل از آمدنم به رابط! پیامک کردهام (پیامک موجود است) ، شرف و غیرتم نباشد اگر کوچکترین خواسته شخصی ام باشد و مضاف بر آن همانگونه که قبلاً گفته ام تا به عرض همایونی برسانند ، اگر آن کنید برای مردم استان که در مرقومه تقدیمی ام آمده است و خیر خالق و مخلوق در آن است (همان پیشنهاداتی که قبلا در سه قسمت از زبان همتی تحت عنوان "همتی در تاریخ هرمزگان به نیکی ماندگار خواهد شد ، اگر....." که بخاطر جلوگیری از حساسیت و کارشکنی برخیها و تشویق و ارج نهادن به این اقدام آنها از زبان جناب همتی بیان نمودم و به پیوست این متن تقدیم میکنم) ، قسم میخورم غیرت و شرفم نباشد که اعتبار و آبروی گذشته و حال و آیندهام را در جهت حمایت بیقید و شرط از شما (استاندار و استانداری) و برنامههایتان نگذارم (بی شک "رابط" که حاضر بر گفتگو بوده بر صحت گفتار این حقیر شهادت خواهد داد)
عالیجناب همتی نیز چون رد غیرمنتظره پیشنهادات شیرین نگفتهاش را بشنید با چرخشی چون فرفره! دست از حواشی! کشیده و علی الظاهر در مسیر منطق قلم را به تأیید کامل پیشنهادات حقیر و دستور لازم الاجراء نمودن آنها چرخاند و حواله امان داد به معاونین قدر قدرت ساکن در طبقات سفلی! استانداری عالیجنابان دکتر حیدری و مهندس مدرس
در هر حال مای شاد از درشرف مصوب شدن پیشنهادات و توهم دست یافتن به ثواب جاریه و دائمی بهر خود تا نبیره و ندیده نیز ، به مصلحت قلم انتقاد را غلاف کرده و قدمها را به جای قلم بصورت شبانهروزی سرلوحه زندگیمان نمودیم در این چندماه سکوت ظاهری در مسیر خانه تا استانداری ، أما از قرار معلوم مثل قول و وعدههای داده شده به قبلی ها در زمینههای مختلف که نقل مجالس است! ، دریغ از اندک وفای به عهد ایشان و زیر مجموعه تحت امرشان در این مقوله مورد بحث!
حال هشت ماه از ارائه پیشنهادات به مشاور اعظم جناب کشفی و حدودآ چهار ماهی نیز از دستور جناب همتی بر مرقومه و تأکید ظاهری اشان بر تصویب و لازم الاجراء شدنش میگذرد اما با تمام پیگیری های شبانه روزی این حقیر ، دریغ از یک جواب آقایان!
حال شما قضاوت کنید
مطالبه گران هرمزگان و این حقیر در رکابشان با طی نمودن همه ی راهها و ارائه همه راهکارها باید چه کار دیگری میکردیم که طی این یک سال اندی نکرده ایم تا اتهاممان نزنند و به خواست عموم عمل کنند!؟
آیا شخص استاندار با تاکید بر تایید و الزام آور نمودن پیشنهادات و رضای کامل اعلامی اشان در جلسه حضوری ، باطنا مخالف مصوب شدن پیشنهادات بوده و به قول خیلی ها این هم یک بدقولی و بدعهدی بوده به مثابه بینهایت موارد مشابه قبلی و بعدی! و یا حرف و قول جناب همتی واقعی بوده است ولی این زیر مجموعه اش هستند که اعتبار و وقعی به دستوراتش نمی نهند!
در هر حال و هر دو حال فوق باید به حال خود و استان گریست! ، به همان میزان باید گریست که شاید ایشان به ریش همه ما و بالاخص نمایندگان و بزرگان روزه ی سکوت گرفته امان در مسائل مهم ، می خندند!
انتهای پیام/*