در مبانی علم سیاست میخوانیم «ترور» نوعی قتل عمدی شخص مهمی است که با هدف کیفر و یا با اهداف سیاسی انجام میگیرد. فرد کشته شده دارای مقام یا شهرت یا علایق سیاسی است و یا به دلیل اهانت به یک مرام عقیدتی مانند یک مذهب مورد سو قصد قرار میگیرد.
حمله و ترور سیاستی مشترک در بین تمام احزاب و گروههای آمریکایی محسوب میشود و بسیاری بر این باورند که از این لحاظ تفاوتی بین جمهوریخواهان و دموکراتهایشان وجود ندارد؛ چرا همگی از این نوع خشونت در سیاستهایشان جانبداری کرده و حتی آن را توجیه میکنند!
از آنجایی که عقاید اومانیستی و مکاتبی همچون لیبرالیسم مبانی فکری این نظام را تشکیل میدهد٫ هیچگاه به اصول انسانی و قیود قانونی پایبند نبوده و نیست؛ به همین دلیل هم واکاوی ترور در تاریخ آمریکا برای محققین و پژوهشگران این نتیجه را به همراه داشته که این نظام استکباری به هر شکل ممکن برای رسیدن به اهداف خود٫ دست به اقدام میزند...
شکی نیست که علیرغم تمام تلاشهای خبیثانهٔ آمریکا در طول چند دهه گذشته و در غرب آسیا٫ راهبردهای این کشور عملاً به بنبست رسیده و اینکه تصور شود با ترور یک فرد میتوانند از این بنبست خلاص شوند٫ یکی از اشتباهات بزرگ آنان است!
امروزه کشور ما با دنبال کردن برنامهٔ هستهای و پیشرفتهایی که در این عرصه کسب نموده٫ موجب ایجاد نگرانیهای بسیار دشمنان گردیده و خصومتهای شدیدی نیز از سوی این نظامهای خودکامه و متجاوز متحمل شده است...
برنامهِٔ ترور دانشمندان هستهای ما هم که به یک سلسله ترورهای هدفمند علیه شخصیتهای مهم در این زمینه منجرشد٫ در طی سالهای 2010 تا 2012 توسط همین نظامها به وقوع پیوست تا که شاید اندکی این روند روبهرشد و توقفناپذیر را مختل کند یا با ایجاد رعب و وحشت از ورود جوانان نخبهٔ ایرانی به عرصهٔ صنعت جلوگیری کند!
به جرأت میتوان گفت یکی از دلایلِ مهمی که ابرقدرتها را با ایران به پای میز مذاکره کشاند٫ تلاش بسیار و پیشرفت کارساز دانشمندان این مرزوبوم در عرصههای علمی-راهبردی و فناوریهای استراتژیک بود؛ که هم باعث ایجاد اثر بازدارندگی شد و هم نقشهٔ مهندسی هستهای کشور را مدبرانه به پیش برد...
تلاش ماندگار احمدیروشنهای این سرزمین تا ابد در دل تاریخ جاودانه خواهد ماند...
- یادداشتی از : فاطمه سیاحی - پژوهشگر و محقق حوزه علوم سیاسی