به گزارش «تابناک هرمزگان»؛ گاهی انسان در زندگی صحنههایی را مشاهده میکند که هم قبول آن سخت و غیرقابل هضم است و هم موجب تأسف و تأثره اینکه هرکس در حوزهی کاری که دارد ادعای حاکمیت و خدایی کند و دیگران را برده و بندهی خویش تصور کند ، قابل قبول نبوده و زننده است.
زمانی نه چندان دور هواپیمایی ملّی ایران «هما» نماد خدمت ، احترام و مشتری مداری بود، خدمهی هما نماد ادب ، بردباری و مردمداری بودند ولی متأسفانه امروزه نظیر سایر خدمات دولتی این نماد قدمت ، خدمت ، ادب ، تواضع و مشتری مداری ظاهراً تغییر رویه داده و به دلایلی مثل عدم نظارت صحیح بر عملکرد پرسنل آن دچار افت سطح خدمات رسانی گشته و برای مسافران که مشتریان و ارباب رجوع آنها محسوب میشوند ضمن اینکه درآمد آنها هم وابسته به مسافر و مردم است احترام قائل نیستند.
به عنوان نمونه امروز پانزدهم آبان ماه نود و هشت در پرواز «ایران ایر» از بندرعباس به تهران به شمارهی پرواز 355 اتفاقات جالبی رخ داد که لازم است توسط مسئولین مربوطه رسیدگی و پیگیری شود؛
در ابتدا ، پرواز با تأخیر حدود 35 دقیقه انجام میشود که خلبان پرواز در توضیح برای مسافران علت آنرا عدمهمکاری مسئولین فرودگاه بندرعباس در تأمین سوخت هواپیما ذکر میکند ، گویی هواپیما از کشوری دیگر میخواسته پرواز کند و مورد تحریم قرار گرفته است! مگر مسئولین فرودگاه میتوانند در تأمین سوخت هواپیما کارشکنی کنند که خلبان چنین ادعایی کرده است.
نکتهی جالب دیگر برخورد بد و زننده کادر پرواز با مسافران بود که از سبقهی «هما» فقط یونیفورم هما و ظاهر آرایش کرده و مانکن مآب را داشته و اثری از ادب ، مردمداری و مشتری مداری در آنها مشاهده نمیشد مسافری از تک تک مهمانداران خواهش میکند تا «بار دستی» نه چندان بزرگی را که در محل قرارگیری بار بالای سر مسافر قابل جاسازی نبوده است در صندلیهای خالی جلوی هواپیما قرار دهند تا به هنگام پیاده شدن آنرا بردارد ولی مسافر را مجبور به قطعه قطعه کردن بار و قرار دادن آن در جاهای مختلف مینمایند در حالیکه به راحتی میتوانستند این بار دستی را در جلوی یک صندلی خالی قرار دهند.
سرمهماندار هواپیما با ادبیاتی سخیف به توضیح این مطلب میپردازد که قرار دادن بار دستی در صندلی بدون مسافر و یا زیر آن امنیت پرواز را به خطر میاندازد! و تعادل هواپیما ، کاپیتان به هم میخورد! گویی میخواسته بار را بر پشت شتر بدون جهاز قرار دهد!.
پس از بلند شدن هواپیما خلبان پرواز پس از چند دقیقه به مسافران خوشآمد گویی گفته و علت تأخیر در پرواز را به شرح فوق الذکر بیان میکند و در توضیح مسیر پروازی یک دفعه وارد وادی شعر و شاعری میگردد ، در حالتی هیجانی و حماسی به توضیح شمال ، جنوب ، کوههای ایران و بیان مطالبی میپردازد که هیچ ربطی به مسیر پرواز نداشته و برای لحظهای مسافران گمان میکنند که وارد شب شعر و جلسهی مشاعره شدهاند.
و اما شیرین کاری بزرگ و حُسن ختام این پرواز در 35 دقیقهی انتهاییِ پرواز با «سر مهماندار عبوس و بد برخورد» که حاضر نشده بود بار دستی مسافری را بر روی صندلیهای خالی جلوی هواپیما و یا زیر آنها قرار دهد و اینکار را به خطر انداختن امنیت پرواز میدانست ، مسافری را با احترام که احتمالاً «آقازاده» و یا وابستهی یکی از دوستان و آشنایان وی بوده با احترام در مقابل چشمان از حدقه درآمدهی مسافران دیگر به کابین خلبان برد و تا زمان نشستن هواپیما این بزرگوار در کابین خلبان حضور داشتند و به هنگام پیاده شدن مسافران هم ، همه منتظر ماندند تا این آقازاده یا آشنازاده از کابین خلبان قدم رنجه کنند و بیرون بروند و سپس مسافران پیاده شوند.
مگر کابین خلبان مکان عمومی است که خلبان یا سرمهماندار بتواند کسی را وارد آن کند؟ و آیا انجام این کار به خطر انداختن امنیت پرواز نیست؟
اگر قرار باشد هرکس در کار و حرفه خود قانون شکنی کند زین پس جراحان هم خویشاوندان و دوستان خود را به سر عمل ببرند ، «لوکوموتیو رانها» قطار را دست بچههای خویش بسپارند ، وزرا و نمایندگان مجلس هم در جلسات بچه محلهای خود را ببرند.
ظاهراً نظارتی بر پروازها وجود ندارد ، در این راستا توصیه میشود ضمن پیگیری موضوع داخل هواپیماها مجهز به دوربینهای مدار بسته شود تا برخورد کادر پرواز با مسافران قابل پیگیری و همچنین ورود و خروج مسافران عادی به کابین تنگ خلبان کنترل گردد.
اگر مسافر مربوطه بیمار مبتلا به صرع بود و در کابین تنگ خلبان دچار حمله تشنّج میگردید، جان مسافران و امنیت پرواز را به خطر میانداخت و حادثهای رخ میداد خلبان و سر مهماندار مربوطه چه پاسخی داشتند بدهند؟
جان مردم را بازیچهی تعارفات و رو دروایسی با آقازادهها و آشنازادهها نکنید اجازه بدهید «هما» هما بماند ، با این رویّه احتمالاً همای وطن به کلاغی رو سیاه مبدل خواهد شد.
انتهای پیام/*