تابناک هرمزگان،محسن درستکار؛ شاید کمتر روزی نشنیده و ندیدهایم کلنگ زنی یا افتتاح پروژههایی کلان را در هرمزگان، پروژههای دهن پر کنی که درحدی حسرت نگاهش از داخل خودمان را کشته و از بیرون سایر هموطنان عزیزمان را، رنگین کمان پروژههای کشوری با سرمایهگذاریهایی نجومی که باید سنگاپوری مینمود هرمزگان را تاکنون ولی حق که نشد و بعید است با این وضع هم بشود.
به راستی چرا!؟
بد نیست مروری داشته باشیم بر مزایا و معایب این پروژههای بزرگ که برای هرمزگان و مردم آن دارد، شاید دلیل کم تأثیریاش بر هرمزگانیان را اندکی دریابیم!
برای درک علل آن و سوق دادن سیاست چنین پروژههایی به سمت تأثیرگذاری بهتر بر زندگی مردم، بجاست بررسی نمودن تبعات منفی و مثبت چنین طرحهای خرد و کلان و ارائه راهکارهایی درخور:
الف): برخی از تبعات منفی پروژهها؛
1. ایجاد انواع و اقسام آلایندگی های این پروژه ها و تأثیر مستقیم آنها بر سلامت جسم و روح مردم منطقه
2. بالا رفتن سرسام آور هزینه ها و سرویس دهی های مختلف ، مخصوصاً قیمت املاک (زمین و خانه و اجاره آنها) بخاطر تقاضای حجم جمعیتی بالای کارکنان مهاجر این پروژه ها و برخی درآمدهای بادآورده از این رهگذر که بومیان را در این افزایش قیمتها ، ناتوان در رقابت میکند (شاید این افزایش قیمت املاک به ظاهر برای برخی از بومیان در ابتدا شیرین! باشد ولی اکثریت مردم دارنده یک خانه با درآمد ثابت کم ، بی شک باید بیخیال خانه دار شدن و حتی اجاره نمودن خانه توسط اولاد شوند!)
3. صرف مبالغ کلان سرمایه گذاری شهری بجهت از عهده سرویس دهی به این جمعیت عظیم مهاجر کار در پروژه ها بر آمدن و مضاف بر آن بالا رفتن بار ترافیکی شهر و آلودگیهای منبعث از آن و همچنین از بین رفتن و فرسودگی سریعتر کلیه زیر ساختها و امکانات شهری و ... مانند آسفالت و ... به جهت استفاده مضاعف این سیل جمعیت ورودی به استان از آنها ، همچنین بهره برداری بی رویه از امکانات محدود شهری مثل آب و ... (در حالی که در هیچ یک از موارد فوق ، پروژه های مذکور و کارفرمایان این جمعیت هجوم آورده به شهرها [با شعار خارج بودن پروژه اشان از محدوده شهری یا روستایی یا ملی بودن آن] ، ریالی به شهرداریها و دهیاری ها پرداخت نمیکنند)
4. ایجاد معضلات اجتماعی متعدد از جمله رواج مشکلات اخلاقی ، انواع اعتیاد و ناامنی و.... توسط برخی از افراد مشکلدار که از سراسر کشور با هدف سوءاستفاده ، از حاشیه این بازار کار بوجود آمده استفاده کرد و وارد استان شده یا میشوند!
5. تأثیرات منفی بر فرهنگ اصیل بومی استان و کمرنگ و تا حدودی محو شدن رسم و رسومات سنتی، از بین رفتن صفا و صمیمیت و برخی اخلاقیات حسنه مردم بومی منطقه در اثر ضربه خوردن و بدبین شدنشان طی مراودات ناخواسته و تحمیلی با برخی نااهلان که (در سایه ورود مهاجرین شرافتمند) وارد استان شدهاند.
6. تصرف و تملک بسیاری از منابع و سرمایههای (آبی ، خاکی و ...) استان به بهانههای مختلف توسط برخی از سوءاستفادهکنندگان که در سایه همین پروژه ها به استان هجوم آوردهاند آنهم در رقابتی کاملاً غیرعادلانه با بومیان منطقه و با استفاده از ارتباطات کشوری و ابزارآلات کارساز امروزی!
7. قبضه نمودن بسیاری از شغلهای دولتی و خصوصی استان توسط وابستگان این مهاجرین کاری پروژه ها و ایجاد بیکاری مضاعف در بین جوانان بومی و ساکنین دائمی استان
ب): برخی از تبعات مثبت پروژه ها :
1. جذب افراد جویای کار بومی در برخی از این پروژه ها (هرچند که نسبت استخدامی بومیان به بقیه هموطنان در این صنایع [با توجه به تبعات بسیار منفی این پروژه ها بر مردم منطقه] ، بسیار اندک است)
2. ایجاد کسب و کار غیرمستقیم برای برخی افراد بومی با هدف سرویس دهی به این جمعیت عظیم مهاجر مشغول به کار در پروژه ها و خانوادههای ایشان (هرچند که در این زمینه نیز در بسیاری از مشاغل ، وابستگان آن عزیزان گوی سبقت را از ساکنین دائمی استان ربودهاند!)
3. توسعه اقتصادی استان (با حداقل تأثیرگذاری مثبت بر زندگی بومیان و ساکنین دائمی) و توسعه شهری عالی مناطقی از استان به جهت سرمایهگذاری برخی از این مهاجرین کاری پروژه ها و وابستگانشان در کنار سرمایهگذاران بومی استان و همچنین ایجاد و رونق بازار کسبه بومی
ج) : چند راهکار ساده و عادلانه که میتواند "'بصورت قانونی کلی یا تعهداتی استانی"' ، حل کننده بسیاری از این مشکلات در همه استانها از جمله هرمزگان باشد و رافع قسمت اعظم این تنشهای ادامه دار:
1. تصویب کشوری یا استانی به کارگیری حداقل 70 درصد از نیروهای مورد نیاز هر طرح و پروژه ای در استان از میان نیروهای بومی همان استان "با اولویت به بومیان مناطق نزدیکتر به پروژه ها" (بخاطر تبعات منفی متعدد و متنوعی که از رهگذر این صنایع شامل حالشان میشود!)
2. علاوه بر بودجه عمومی و اختصاصی هر استان توسط دولت ، تصویب کشوری یا استانی تعیین درصدی مشخص از درآمد صنایع و پروژههای مستقر در هر استان (مثلا 2 تا 3 درصد) و اختصاص آن مبلغ به آبادانی همان استان "با اولویت اختصاص به مناطق نزدیکتر به پروژه ها" (با توجه به تبعات منفی چنین صنایعی بر منطقه)
3. قائل شدن اولویت قطعی یا حداقل 70 درصدی به بومیان هر استان در ارتباط با واگذاری پروژه هایی که قصد یا امکان اجرایش در آن استان هست (با اولویت مردم مناطق نزدیکتر به پروژه ها)
4. تصویب کشوری یا استانی در اولویت حداقل 51 درصدی خرید سهام یا حق مشارکت در پروژه های همان استان که سیاست کاری بر اجرا یا اداره آنها بصورت فروش سهام یا مشارکت باشد به بومیان همان استان (با اولویت مردم مناطق نزدیکتر به آن پروژه ها)
انتهای پیام/*