وضع بانک ها خوب نیست، این چیزی است که کسی بتواند آن را انکار کند یا آن را یک شانتاژ رسانه ای تبلیغاتی بخواند.
کد خبر: ۳۸۰۴۵۷
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۱ 19 February 2017
به گزارش تابناک : وضع بانک ها خوب نیست. این چیزی است که کسی بتواند آن را انکار کند یا آن را یک شانتاژ رسانه ای تبلیغاتی بخواند. کافی است یک آمار را با هم بررسی کنیم و بدانیم که بازده حقوق صاحبان سهام بانک های کشور که در سال 1391 به 13 درصد هم رسیده بود. در سال 1394 به منفی پنج درصد رسیده است؛ تا در نهایت ادعای بد بودن وضع بانک ها بیراه به نظر نرسد. با در نظر داشتن این وضعیت سوال اساسی اینجاست که چه عواملی بانک ها را به وضعیت کنونی شان رسانده اند.

 

نکته اول را باید در شیوه کسب در آمد بانک های ایرانی دید در «ششمین همایش سالانه بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت» آمار جالبی به نقل از مدیر عامل بانک انصار اعلام شده است. 48 درصد از کل در آمد نظام بانکی جهان از محل کارمزدهای بانکی است و این درحالی است که این رقم در مورد نظام بانکی ایران فقط 17 درصد است. در چهارمین همایش سالیانه نیز آماری در این خصوص اعلام شده که جالب است. درحالی که فقط 14 درصد از کل درآمد نظام بانکی مربوط به در آمد غیر بهره ای در بازه زمانی سال 1999 تا 2009، 40 درصد بوده است.

 

از سوی دیگر باید به شیوه سرمایه گذاری این بانک ها نیز انتقاداتی را وارد دانست. طبق گزارشی که روزنامه دنیای اقتصاد به نقل از منابع رسمی در آبان امسال نوشته 40 تا 45 درصد از دارایی بانک ها «سمی» و ناکارآمد » است به این معنا که در سه گروه مطالبات معوق و غیر قابل وصول بدهی بانکی دولت و املاک و مستغلات بانک ها و شرکت های وابسته طبقه بندی می شود. در این میان حدود 15 درصد از ترکیب دارایی های سمی را گروه سوم تشکیل می دهد از سوی دیگر طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در دی ماه امسال 20 هزار و 500 شعبه بانکی در سراسر کشور ما وجود دارند که حجم بالایی از این شعب در واقع در طبقات همکف املاکی قرار گرفته که متعلق به بانک هاست. یک آمار در سال 1393 می گوید که بیش از 15 هزار ملک مازاد دراختیار 10 بانک کشور قرار گرفته است. فقط در یک مورد جالب است بدانید که برخی به نام جام در خیابان شریعتی تهران که متعلق به بانک «میم» است در آخرین مزایده 610 میلیارد تومان قیمت پایه خورده و هنوز هم مشتری برای آن پیدا نشده است.

 

توجه بانک ها به املاک بیش از هر چیز به دلیل سود تقریبا تضمین شده ای بوده که این بخش در اقتصاد ایران داشته و این ماجرا بعد از رشد حبابی بازار مسکن در تابستان سال 1385 هم تشدید شده است. این درحالی است که در دیگر کشورهای جهان وضعیت به این منوال نیست مثلا به گفته آرش پور ابراهیمی کارشناس اقتصادی در ایالات متحده آمریکا بانک های ملی و هلدینگ های بانکی اجازه ندارند که در سبد سرمایه ای خود ملک داشته باشند مگر اینکه این ملک حاصل از مصادره ملک کسی است که از بانک وام گرفته و نتوانسته که وام خود را بازگرداند.

 

پورابراهیمی البته اشکال دیگری در این زمینه می بیند و می گوید یکی از مشکلات بانک های ایرانی در بخش سرمایه گذاری هم این است که بانک های ایرانی این مشکل را دارند که نمی توانند در بازارهای مالی خارجی فعالیت کنند و مثلا اوراق قرضه آمریکا با برزیل رو بخرند.

 

آماری هم سایت استاتیسکا از سبد در آمدی بانک های جهان در ژانویه 2017 منتشر کرده نشان دهنده این است که اغلب بانک های بزرگ بیشترین حجم  از درآمد خود را از طریق فعالیت در بازار سرمایه به دست می آورند. حال این بازار سرمایه گاهی ممکن است بازار بدهی و اوراق های مشارکت یا قرضه باشد یا اینکه آن ها به خرید سهام های پر سود در بازار سهام می پردازند.

 

صد البته که در میان مشکلات بانک ها باید مشکلات مربوط به بدهی بانکی را در نظر داشت بدهی هایی که حجم بزرگی از آن ها مربوط به بدهکاران بزرگ بانکی است که هر روز آمار جدیدی در مورد آن ها می شنویم. هم چنین در این زمینه باید افزایش هزینه بانک ها را نیز در نظر داشت. از سال 1392 میزان هزینه بانک ها از میزان در آمد مشاع یا در آمد ناشی از بهره آن ها پیشی گرفته و هر روز فاصله بین این دو در حال افزایش است. یکی از این هزینه ها هزینه ای است که بانک ها برای افزایش تورم روز به روز در حال رشد بود و به تبع باید نرخ سود هم بیشتر می شد تا گذاشتن پول در بانک صرفه داشته باشد و رضایت مشتریان جلب شود.

 

به این ترتیب مربعی از اشکالات در زمینه دخل و خرج نظام بانکی وضعیت کنونی را ایجاد کرده است وضعیتی که باید برای آن کاری بزرگ انجام داد. مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور که برخی او را مغز متفکر اقتصادی دولت می دانند چند روز بیش در یک سخنرانی گفته بود «اصلاح نظام بانکی حیاتی ترین ضرورت نجات اقتصاد ایران از مسیر گذشته است» و بر این اساس این حرف ها را زده بود. «اقتصاد ایران در بزنگاهی تاریخی قرار گرفته است . لذا بین تصمیم بد و تصمیم سخت باید یکی را انتخاب کرد تصمیم سخت یعنی تصمیمی که احتمالا اقبال عمومی به آن نمی شود. اقتصاد ایران مثل بیماری است که دکتر می گوید باید جراحی شود. گفتن این امر یک تصمیم سخت است چون خانواده ی بیمار از این خبر ناراحت می شوند. تصمیم بد هم این است که به جای جراحی بیمار او را به پارک ببریم برای ایجاد این تغییر نیازمند یک سرمایه اجتماعی قوی هستیم.» حالا باید منتظر ماند و دید که دست اندرکاران اقتصاد ایران و من جمله دولت حسن روحانی کدام تصمیم را انتخاب می کنند.

 

منبع : هفت صبح

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار